Astral Chain، جدیدترین ساخته پلاتینیوم گیمز، اثری ارزشمند و قابل تحسین است که با تمام مشکلات خود، میتواند یک تجربهی عمیق در سبک هک اند اسلش را ارائه دهد.
بازیهای موفق در صنعت بازیهای ویدیویی، بازیهایی هستند که تیم سازنده از فرمولهای جدید و کارآمد استفاده میکند. البته این وسط استثنا هم وجود دارد. بعضی از سازندگان با خلق یک فرمول ثابت، بازیهای خود را برپایه آن میسازند و در هر محصول ظاهر آن را تغییر میدهند. پلاتینیوم گیمز (PlatinumGames)، سازنده بازی Astral Chain، جزو این دسته از استودیوها است. کاربران این استودیو را بهخلق بازیهای هک اند اسلش میشناسند؛ آثاری که در گذشته و امروز توانستهاند اسم و رسمی برای خود کسب کنند. از Metal Gear Rising: Revengeance گرفته تا Bayonetta و NieR: Automata، همه بازیهایی هستند که درون مایه آنها هک اند اسلش است؛ اما ظاهر متفاوتی دارند.
بازی Astral Chain هم به همین شکل توسعه داده شده است. استرال چین چندی پیش بهصورت انحصاری برای کاربران نینتندو سوییچ عرضه شد تا تجربهی جدید و نوآورانهای را ارائه دهد. در همین ابتدا بگویم که Astral Chain یک هک اند اسلش ناب نسل هشتمی است که مشکلات آن مانع از ارائه یک تجربه بیعیب و نقص از سوی پلاتینیوم گیمز شده است، اما همچنان میتوان از آن بهعنوان یکی از بهترین هک اند اسلشهای نسل هشتم یاد کرد. از گذشته تا به امروز، انسانها بهدنبال مواردی بودهاند که بتوانند قدرت خود را افزایش دهند و از بشریت محافظت کنند. دوست دارند خود را به تکامل برسانند، اما این تکامل همیشه جنبهی مثبتی ندارد. بعضی وقتها که تکامل در مسیر نادرستی قرار میگیرد، باعث تخریب میشود و قدرت بیش از حد، عاملی است که انسانها را از مسیر اصلی و نجات بشریت دور میکند.
داستان بازی Astral Chain، روایتگر زمین در حال نابودی است؛ جاییکه در سال ۲۰۷۸ بهسر میبریم و انسانها برای زندهماندن یک جزیره بهنام The Ark را ساختهاند. این در حالی است که دشمنانی بهنام کیمرا (Chimera) از یک جهان دیگر بهنام Astral Plane به The Ark حمله کردهاند. در جریان این نبردها، انسانها موفق به کنترل قدرت کیمراها و استفاده از آن برای خلق یک ارتش شدهاند؛ ارتشی که لیجن نام دارد، اما اشخاص خاصی میتوانند از آنها استفاده کنند. درواقع تنها نیروهای پلیس برگزیده قادر به استفاده از لیجنها هستند و اگر بدن آنها قدرت لیجن را تحمل نکند، میمیرند. در ظاهر داستان بازی ظاهر کلیشهای دارد؛ جاییکه موجودات بیگانه به زمین حمله کردهاند و انسانها پس از سالها مبارزه توانستهاند ارتش مخصوصبه خود را بسازند.
Astral Chain این داستان کلیشهای را با شکلوشمایل بسیار خوبی روایت میکند. بازیکن در نقش یکی از خواهر و برادر دوقلویی قرار میگیرد که توانایی کنترل و استفاده از قدرت لیجنها را دارد و بدین صورت وارد تیم نئوران (Neuron) میشود. نئورانها نیروهای ویژه پلیس هستند که وظیفه نبرد با کیمراها را برعهده گرفتهاند. این خواهر و برادر در ابتدا یک مبارز معمولی هستند، اما وقایع بازی دستبهدست هم میدهند تا این خواهر و برادر وارد ماجراجویی بزرگتری شوند. یکی از مواردی که داستان بازی استرال چین را جذاب کرده، شخصیتپردازی کاراکترهای بازی است. کاراکتر اصلی، یک فرد برگزیده برای استفاده از لیجن است، اما از نظر شخصیتی و مهارت، تواناییهای کافی برای انجام این کار را ندارد. با پیشروی داستان بهخوبی این کاراکتر بهتکامل میرسد. این در حالی است که خواهر/برادر دوقلو شما در طول داستان با دوراهیهای متفاوتی روبهرو میشود و بعضی وقتها راه خود را گم میکند و یک خط داستانی خاکستری را بهتصویر میکشد.
سایر کاراکترهای بازی که بازیکن با آنها در تعامل است، شخصیت پردازی مخصوصبه خود را دارند. هرکدام از آنها در طول داستان خاطراتی از گذشته را به یاد میآورند که بیشازپیش با گذشته آنها آشنا میشوید. بااینحال نقطه عطف کاراکترها و شخصیتپردازی استرال چین، مربوطبه آنتاگونیستهای بازی میشود. Astral Chain در ظاهر دارای دو شخصیت منفی است، اما پلاتینیوم گیمز بهخوبی توانسته است آنها را مرموز نشان دهد؛ بهگونهای که در نقاط مختلف داستان، از اتفاقهایی که برای این کاراکترها رخ میدهد یا کارهایی که انجام میدهند، شگفتزده میشوید. این غافلگیر کردن مخاطب در داستان تا آخرین سکانس بازی ادامه پیدا میکند. متاسفانه داستان استرال چین در داستانسرایی کمی ضعیف عمل کرده است. در ابتدا گفته شد که ایده کلی داستان، کلیشهای است؛ ولی پلاتینیوم گیمز این کلیشه را تا اواسط بازی بهخوبی روایت میکند و احساس کلیشهای بودن بازی از بین میرود.
این در حالی است که نیمه دوم داستان، بهگونهای روایت میشود که المانهای کلیشهای داستان ظاهر پررنگتری بهخود میگیرند. دقیقا همانند انیمیشنهای ژاپنی اکشن که اکثرا از ایده یک قهرمان ضعیف استفاده میکنند و آن را به اشکال مختلفی روایت میکنند، پلاتینیوم گیمز هم این سیستم را برای استرال چین پیاده کرده است. از داستان که خارج شویم، گیمپلی استرال چین باعث شده تا این بازی به یکی از هیجانانگیزترین هک اند اسلشهای نسل هشتم تبدیل شود. Astral Chain یک بازی اکشن هک اند اسلش است که تیم سازنده از المانهای نقشآفرینی برای کامل کردن بازی استفاده کرده است. کاراکتر داستان در نقش یک استفاده کننده از لیجن بهمخاطب معرفی میشود. ازاینرو مبارزات و همکاری میان لیجن و شخص استفاده کننده، مهمترین رکن گیمپلی بهحساب میآید. بهعبارتی تیم سازنده باید بتواند حس همکاری میان لیجن و بازیکن را بهخوبی پیادهسازی کند.
ازطرفی نوع طراحی لیجنها و ضربات آنها، بهگونهای باشد که بازیکن جدای از ارتباط برقرار کردن، مدام از آنها استفاده کند. پلاتینیوم گیمز، سعی کرده تمامی این موارد را در Astral Chain رعایت کند که در این کار تا حد زیادی موفق بوده است. در استرال چین، پنج لیجن مختلف برای شما تدارک دیده شده است که با پیشروی در داستان به آنها دسترسی پیدا میکنید. شاید با خود بگویید که این تعداد، کم است؛ اما واقعیت این است که پنج لیجن طراحی شده هرکدام نقش یک کلاس مبارزهای را ایفا میکنند. برای مثال، Beast Legion، یک شیر است که میتوانید بهراحتی مسافتهای مختلفی را با او طی کنید و سیستم مبارزهای مخصوصبه خود را دارد. این در حالی است که Arm Legion، قدرتمندترین لیجن بازی بهحساب میآید. ازاینرو ترکیب نوع ضربات لیجنها با سلاحهای کاراکتر اصلی، باعث ایجاد یک تنوع بالا شده است.
شما در استرال چین سه سلاح مختلف دارید. هرکدام از این سلاحها عملکرد مجزایی دارند و میتوانید آنها را با لیجنها ترکیب کنید. بهعبارتی میتوانید شیوههای مبارزهای مختلفی را بهوجود بیاورید. بااینحال، بهترین نوع مبارزات و ضربات ترکیبی، مربوطبهسلاحها و لیجنهای یکسان است. برای مثال اگر از Pistol برای مبارزه کردن استفاده میکنید، Arrow Legion کارآمدترین لیجن بهحساب میآید. این در حالی است که سلاحهای Melee بازی بهخوبی با Axe Legion و Sword Legion در تعامل هستند. لیجنها جدا از نحوه مبارزه متفاوت خود، مهارتهای گوناگونی هم دارند. درواقع شما یک مأمور پلیس هستید که درابتدای هر مرحله باید سرنخهای مختلفی را پیدا کنید و به هدف اصلی برسید. پیدا کردن سرنخها یا حل کردن معماهای بازی بهواسطهی مهارت لیجنها انجام میشود. در بعضی از مراحل نیاز دارید تا بهصورت دزدکی صدای شهروندان را گوش دهید که Sword Legion این کار را برای شما انجام میدهد. همچنین در بعضی دیگر از بخشهای بازی نیاز دارید که بهسرعت حرکت یا فرار کنید که Beast Legion بهترین گزینه برای شما است.
سؤال اصلی اینجا است که آیا این تنوع در طراحی و بهوجود آوردن شیوههای مبارزهای متفاوت، در گیمپلی و نبردها خود را نشان میدهد؟ بهعبارتی سازنده بازیکنان را به انجام این کار ترغیب میکند؟ پلاتینیوم گیمز بهواسطه طراحی کیمراهای متفاوت و متنوع، بازیکنان را تشویق به استفاده از لیجنهای مختلف کرده است. لیجنها شکل اهلی شده همان کیمراها هستند و در طول روند بازی با دشمنانی روبهرو میشوید که تا حدی مکانیزمهای مشابهبه لیجن شما دارند. برای مثال دشمنان دوربرد را میتوانید بهکمک Arrow Legion از بین ببرد یا بعضی از دشمنان یک لایه محافظ دارند که ازطریق Axe Legion از بین میرود. بااینحال بهخاطر ساختار معماها و انجام مأموریتها، پلاتینیوم گیمز شما را مجبور میکند تا از تمامی لیجنها کمک بگیرید. درواقع فلسفهی بازی هم بدین شکل است، زیرا کاراکتر بازی رفته رفته به یک استفاده کننده ماهر از لیجن تبدیل میشود.
پلاتینیوم گیمز از یک هاب برای ارتقای سلاحهای شما و شخصیسازی کاراکتر اصلی استفاده کرده است. هاب بازی همان پایگاه فرماندهی نئوران است که میتوانید فعالیتهای مختلفی را در آن انجام دهید. اولین مورد، شخصیسازی کاراکتر است. بااینکه در ابتدای بازی میتوانید کاراکتر انتخابی را شخصیسازی کنید، اما در ادامه و دریافت پاداشهای مختلف و همچنین پیدا کردن آیتمهای جدید، میتوانید از مواردی مثل ماسک، عینک، کلاه و موارد مشابه دیگر برای شخصیت خود استفاده کنید. یک بخش فروشگاه هم برای بازیکنان درنظر گرفته شده است که میتوانند مواد منفجره مثل نارنجک، مین یا قرصهای مختلف جهت بازیابی نوار سلامت خود را خریداری کنند. درکنار این موارد، بازیکنان با پول داخل بازی میتوانند سلاحهای خود را ارتقا دهند. برای کسب پول داخل بازی هم باید هر پرونده را تا حد امکان بهصورت کامل انجام دهید تا XP بیشتری کسب کنید و لول آپ شوید (پروندهها نقش مراحل بازی را ایفا میکنند که شامل مأموریت اصلی و فرعی میشود). لول آپ شدن شما هم بدین صورت است که رتبهی شما در میان نئورانها افزایش پیدا میکند و دستمزد بیشتری برای حل کردن هر پرونده کسب میکنید. همچنین بالاتر رفتن سطح شما باعث میشود تا نوار سلامت کاراکتر اصلی هم بیشتر شود و شرایط بهتری در مبارزات پیدا کنید. جدا از این موارد، در طول انجام مأموریتها و گشتوگذار در جهان بازی، میتوانید متریالها و منابع مختلفی را جمعآوری کنید. در ادامه از آنها برای ارتقای لیجن خود استفاده کنید تا قدرت و مهارتهای بیشتری کسب کنند.
مراحل یا همان پروندهها هم شامل یک مأموریت اصلی و چندین مأموریت فرعی میشوند. اگر میخواهید منابع و پول خوبی کسب کنید و ازطرفی کاراکتر اصلی هم سریعتر به سطوح بالاتر دست پیدا کند، پیشنهاد میکنم تمامی مأموریتهای فرعی را انجام دهید. بااینکه از اواسط داستان به بعد، احساس میکنید در حال انجام مأموریتهای تکراری هستید، اما بهخاطر پاداش ارزشمندی که دریافت میکنید، انجام آنها قابل تحمل میشود. مأموریتهای اصلی هم جذابیت بالایی دارند. از پیدا کردن سرنخهای مختلف گرفته تا انجام مخفیکاری و سکو بازی، مواردی هستند که مأموریتهای داستانی را جذاب کردهاند. پلاتینیوم گیمز برای متفاوت کردن استرال چین، از یک حالت مشارکتی (کوآپ) هم برای جدیدترین ساخته خود استفاده کرده است. حالت دونفره بازی بدین شکل نیست که یک نئوران دیگر هم درکنار شما مراحل را انجام دهد، بلکه نفر دوم در قالب لیجن ظاهر میشود. ازاینرو ضربات ترکیبی لیجن و نئوران، زمانی اعمال میشود که هر دو بازیکن با یک زمانبندی مناسب دکمهی مربوطه را فشار دهند.
شاید در ظاهر بهنظر رسد که گیمپلی، مبارزات و داستان استرال چین موردی است که این بازی را خاص کرده است؛ ولی بهشخصه معتقدمکه گرافیک و جلوههای بصری بازی شدیدا چشمنواز و عامل اصلی خاص بودن بازی است. پلاتینیوم گیمز برای بهتصویر کشیدن افکتها و محیطهای بازی از ساختار سلشید و ترکیب آن با انیمیشنهای ژاپنی استفاده کرده است. این ترکیب فرمول بسیار خوبی را بهوجود آورده است. زمانیکه در حال انجام مأموریتها در Astral Plane یا The Ark هستید، بهخوبی میتوانید جزئیات محیطی را تماشا کنید. این جزئیات زمانی به اوج خود میرسند که وارد نبردها میشوید و از سلاح خود استفاده میکنید. پلاتینیوم گیمز از میانپردههای مختلف سینمایی هم برای Astral Chain استفاده کرده است که حسوحال خوبی را القا میکند. از نظر فنی هم استرال چین در سطح مطلوبی قرار دارد. در بعضی از مبارزات بسیار شلوغ، بازی کمی دچار افت فریم میشود که روی تجربه شما تاثیر گذار نیست. همچنین طراحی متعدد و متنوع دشمنان و باسفایتها، موردی است که در استرال چین حسابی خود نمایی میکند. حتی تا آخرین مرحله هم هنوز دشمنان جدیدی میزبان شما خواهند بود و در این بخش حسابی شگفتزده میشوید. یک حالت عکاسی هم برای بازیکنان طراحی شده است که به شما اجازه میدهد لحظات بسیار زیبایی را ثبت کنید.
ساتوشی ایگاراشی، شخصی است که وظیفه آهنگسازی بازی Astral Chain را برعهده دارد. با گوش دادن به موسیقیهای بازی در حین مبارزات یا گشتوگذار در هاب بازی، متوجه توانایی بالای ایگاراشی در آهنگسازی میشود. البته اگر به همکاریهای قدیم او با پلاتینیوم گیمز نگاه کنیم، میبینیم که ساتوشی ایگاراشی در گذشته در تیم آهنگسازی بازیهایی مثل NieR: Automata و Bayonetta 2 هم قرار داشته است. موسیقیهای بازی بهگونهای هستند که یک ترکیب بسیار خوب را با مبارزات و داستان بازی بهوجود آوردهاند؛ بهنحوی که اصلا گذر زمان را حس نخواهید کرد. استرال چین هرقدر که در آهنگسازی خوب عمل کرده است، در صداگذاری شخصیتهای بازی اصلا عملکرد خوبی را از خود نشان نداده است. صداگذاری انگلیسی بازی بهنحوی است که حرکات لب و صدا هماهنگ نیستند. در میانپردههای سینمایی این مشکل وجود ندارد، اما در طول انجام مأموریتها و سایر موارد، این مورد روی تجربه شما تاثیر منفی میگذارد. همچنین این ناهماهنگی برای دوبله ژاپنی بازی هم وجود دارد. البته در دوبله ژاپنی همخوان نبودن صدا و حرکت لب کاراکترها به اندازه دوبله ژاپنی دلسرد کننده نیست. مورد بعد این است که کاراکتر اصلی اصلا صداگذاری ندارد و بهصورت یک فرد صامت طراحی شده است. این درحالیکه خواهر/برادر دوقلو شما دارای صداپیشه است و دیالوگهای مخصوصبه خود را دارد. درنگاه اول این مورد برای یک بازی شرقی عادی است، اما باتوجهبه سبک و ساختار بازی، وجود صداپیشه برای کاراکتر اصلی میتوانید گفتوگوها و میانپردههای مرتبط استرال چین را جذابتر از قبل نشان دهد. درحالت کلی، این مورد اصلا نقطه ضعف بهحساب نمیآید، اما وقتی شاهد میانپردههای متعدد و گفتوگوی میان کاراکترها با شما هستیم، اصلا واکنشی از شخصیت اصلی نشان داده نمیشود و حتی بهصورت نوشتاری هم ارتباط برقرار نمیکنید. تنها راه ارتباط کاراکتر اصلی نمایش گزینههایی روی صفحهنمایش است که میتوانید یکی از آنها را انتخاب کنید و در ادامه شخص مورد نظر به شما جواب میدهد.
بااینحال صداگذاری سلاحها و همچنین لیجنها بهبهترین شکل ممکن انجام شده است. Astral Chain در جریان ۱۱ مرحله اصلی میتواند یک تجربه ۱۵ الی ۲۰ ساعته را در اختیار کاربر قرار دهد. همچنین پس از اتمام بازی هم یک سری مأموریت اضافه برای شما درنظر گرفته شده است که تجربهی بازیکن را گسترش میدهد. بااینکه بازی مشکلات مخصوصبه خود را دارد، اما مانع از سرگرم کننده بودن استرال چین نشده است. Astral Chain بازی است که میتوان آن را یکی از بهترین هک اند اسلشهای نسل هشتم دانست و ارزش تکرار بالایی هم دارد.
Astral Chain را میتوان یکی از بهترین هک اند اسلشهای نسل هشتم دانست. پلاتینیوم گیمز بهخوبی کار خود را در ارائه یک گرافیک بصری چشمنواز و مبارزات هیجانانگیز و عمیق انجام داده است. بااینحال استرال چین عاری از عیب و نقص نیست و در بخشهایی نظیر صداگذاری و روایت داستان، ضعفهایی را به خود اختصاص داده است.
م.صادق تواضعی