در نسل هشتم شاهد سقوط و صعود خیلی از کمپانیها بودیم اما سقوط یوبیسافت (Ubisoft) و افت عملکرد آن یکی از غافل گیر کنندهترین اتفاقات بود.
پیش از بررسی دلیلهای سقوط و افت عملکرد یوبیسافت باید بودن آن در مسیر اشتباه را ثابت کرد. عدهای گمان میکنند عناوین یوبیسافت آن طور که باید دیده نمیشوند و نمرات پایین آن را به مشکلات و خصومت شخصی منتقدین با برند یوبیسافت نسبت میدهند. در حالی که حقیقت چیز دیگری است، هیچ کسی در هیچ جای دنیا و هیچ منتقد و رسانهای با یوبیسافت مشکل شخصی ندارد و اگر همانند EA با این کمپانی برخورد شدید صورت میگرفت شاید هیچ وقت این فجایع رخ نمیدادند.
باید قبول کنید، وقتی بهترین نمایش یوبیسافت در رویداد خود مربوط به بازیهای آنلاین محور و سرویس یاد گرفتن گیتار است یعنی مشکلی وجود دارد. وقتی شخصیتهای نمادینی مثل Rayman و Sam fisher به جای عناوین خود سر از بازیهایی مثل Brawlhalla و Rainbow Six Siege در میآورند یعنی یک جای کار میلنگد.
وقتی شرکتی مانند نینتندو (Nintendo) باید بالای سر یوبیسافت باشد تا بتواند یک بازی با کیفیت بسازد یعنی ایرادی بنیادین در مدیریت شرکت وجود دارد، آن هم شرکتی که زمانی اسمش تضمین دهندهی کیفیت عناوینی مثل Splinter Cell یا Beyond Good and Evil بود. حالا باید صد نقد و بررسی مطالعه کنیم تا خیالمان از بابت پولی که برای بازیهای اخیر یوبیسافت میدهیم راحت شود!
تمام این موضوعاتی که مطرح شد یک معنی بیشتر ندارند، یوبیسافت در حال سقوط است و نه منتقد مقصر است و نه رسانهای که منتقدین از آن استفاده میکنند، کسانی که باید ملامت شوند مدیران حال حاضر یوبیسافت و طرفدارانی هستند که علیه این ایرادات بزرگ کوچکترین شکایتی نمیکنند، اما شاید بپرسید که چرا این اتفاق افتاد و چرا یوبیسافت در مسیر نادرستی قرار گرفته است؟
چرا دیگر عنوان جدیدی از Rayman عرضه نمیشود؟ چرا بازی جدیدی از سری Splinter Cell نمیبینیم؟ چرا نسخههای جدید Assassin’s Creed به هر چیزی شباهت دارند به جز بازیهای واقعی و باکیفیت Assassin’s Creed ؟ دلیل آن کاملا مشخص و مبرهن است، مدیران و سهام داران مطلقا چیزی از جایگاه و فلسفهی آیپیهای خود نمیدانند!
سهام داران یوبیسافت شناخت درستی از Assassin’s Creed ندارند، جذابیت نسخههای قدیمی به روایت داستان فرقه و مبارزات آن علیه Templar ها بود نه دورههای مختلف تاریخی! حالا یوبیسافت در قسمتهای اخیر فرنچایز با استفاده از اسب بالدار و پتک جادویی به ما درس تاریخ میدهد!
شاید بتوان سهام داران و مدیران یوبیسافت را به خاطر ایدههای اشتباه، خلاقیتهای ابلهانه و جهل به آیپی بخشید، اما عرضهی بازیهای ناقص و دریافت پول یک عنوان کامل، آن هم با وجود پرداختهای درون برنامهای گناهی نابخشودنی است!
اوضاع زمانی وخیمتر میشود که بسیاری از این پرداختهای درون برنامهای روی گیم پلی بازی تاثیر مستقیم و شدیدی دارند و بازیهای یوبیسافت هم عامدانه طوری طراحی میشوند که بستری برای استفاده از پرداختهای درون برنامهای وجود داشته باشد.
به عنوان مثال، شما در بازی Assassin’s Creed Valhalla دو راه برای پیشروی دارید، یا باید صدها ساعت باید وقت بگذارید و مراحل کسل کننده را تحمل کنید، یا پول واقعی خرج کنید تا سریعتر پیشرفت کنید، یوبیسافت بازی خود را پر میکند از فعالیتهای فرعی کسل کننده و خواب آوری که خیلی از مخاطبان فرصت تمام کردن آن را ندارند و آن “وقت” را در قالب XP booster و آیتمهای دیگر به ناحق میخرد!
فقط کافیست یک نگاه اجمالی به قسمت Shop در بازیهای Assassin’s Creed Valhalla و Ghost Recon: Breakpoint بندازید، این حجم از پرداختهای درون برنامهای را فقط میتوان داخل بازیهای “رایگان” موبایلی پیدا کرد! جهل به هویت و جایگاه آیپیها تنها ایراد سهام داران و مدیران فعلی Ubisoft نیست، آنها حتی نمیدانند چگونه باید به مخاطب احترام گذاشت.
مرگ Tom Clancy را میتوان به جرئت یکی از تلخترین و ناگوارترین اتفاقات صنعت گیم دانست. بازی The Division آخرین عنوان بود که ایشان داستان آن را نوشت (البته او به دلیل بیماری نتوانست داستان این بازی را کامل به پایان برساند)، اما Ubisoft به هر حال روند توسعهی بازی را به اتمام رساند و این عنوان لوتر-شوتر آنلاین محور عرضه گردید.
یوبیسافت یک کمپانی کوچک نیست و Tom Clancy نیز آیپی کوچکی نیست، سبک شوتر تاکتیکال اعتبار خود را مدیون عناوینی است که تحت نام Tom Clancy توسعه یافتند و اگر ایشان نبود شاید هیچ وقت شاهد آثار شاهکاری مانند سری Splinter Cell یا فرنچایز باارزشی مثل Ghost Recon نبودیم، اما افسوس که یوبیسافت از ارزش واقعی میراث Tom Clancy با خبر نیست و از نام این نویسنده که داستانهای قوی و غنی زیادی در کارنامه دارد، سواستفاده کرده و بازیهای آنلاین محور منتشر میکند!
مشکلات یوبیسافت ارتباطی به “امکانات” یا “ثروت” ندارد، یوبیسافت بازی خوب نمیسازد چون نمیخواهد و متاسفانه باید بگویم که حق دارد نخواهد. تا وقتی که هیچ برخورد شدیدی با یوبیسافت نمیشود چرا باید تغییر رویه دهد؟ EA از پرداختهای درون برنامهای بازی Star Wars Battle Front 2 کوتاه آمد چون منتقدین و مخاطبین علیه او اعتراضهای شدیدی کردند.
سونی (Sony) از تصمیم خود برای دریافت پول در ازای ارتقای گرافیکی بازیهای نسل بعدی پشیمان شد چون به او اعتراض شد. مایکروسافت روند توسعهی Halo Infinite را کمی جدیتر گرفت چون به او انتقادهای شدیدی شد، اما این اتفاق برای یوبیسافت تا به حال رخ نداده است، نسخههای اخیر Assassin’s Creed علیرغم وجود همهی این ایرادات عملکرد تجاری موفقی داشتند و حتی Odyssey کاندید بهترین بازی سال در زمان خود شد!
اما اوضاع همیشه ثابت نمیماند، یوبیسافت نمیتواند تا ابد به سیاستهای نادرست خود ادامه دهد، عنوان Rainbow Six Siege پس از کمکاریهای یوبیسافت در حال از دست دادن مخاطبین خود است و این اتفاق برای بازی For Honor نیز افتاده است. تریلر رونمایی از عنوان Ghost Recon: Frontline بیش از 9 هزار دیسلایک دریافت کرده و بازخوردهای منتشر شده نسبت به این بازی آنلاین محور تقریبا منفی هستند. بازی Farcry 6 هم علیرغم استفاده از بازیگر هالیوودی و تبلیغات گسترده به متای 75 دست پیدا کرده و میانگین نمره مخاطبین به آن 4.7 بوده است.
شاید در جواب به این آمار سعی کنید اعتبار متا و نمرهی مخاطبین را زیر سوال ببرید، اما باید همیشه به یاد داشته باشید که هر چقدر نمره دهی برخی سایتها ناعادلانه باشند در هر صورت میانگین نمرات متا و نمرهی مخاطبین وضعیت کلی فنی و محبوبیت بازی را نشان میدهند و به اندازهی فروش یعنی عملکرد تجاری اهمیت دارند.
در نهایت باید گفت که یوبیسافت تمام موفقیتهای تجاری اخیر خود را مدیون گذشته و میراثی است که با تمام قدرت دارد آن را تخریب میکند. یوبیسافت باید از وقتی بترسد که دیگر اعتباری برای سواستفاده از آن ندارد و اگر به همین روال ادامه دهد این اتفاق در آیندهای بسیار نزدیک رخ میدهد. متاسفانه مشکلات یوبیسافت از ریشه هستند و برطرف کردن آنها بسیار هزینه بر خواهند بود، اما اگر این ایرادات برطرف نشوند خسارت پس از سقوط کامل این کمپانی جبران ناپذیر خواهد بود.
اما هیچ مشکلی بدون راهحل نیست و هیچ قفلی وجود ندارد که قابل باز شدن نباشد، مشکلات حال حاضر یوبیسافت راهحلهای مخصوص به خود را دارند، یوبیسافت باید از پرداختهای درون برنامهای و فراهم کردن بستر مناسب آن دست بردارد. یوبیسافت باید از تکرار فرمولهای جواب پس داده و منسوخ شده دست بردارد، Farcry 3 در زمان خود جذاب بود، اما نباید فرمول آن را در سه نسخهی بعدی تکرار کرد، این اشتباه است!
یوبیسافت باید از عرضهی Assassin’s Creed دست بردارد و به آن استراحت بدهد، یوبیسافت باید کمی به مخاطبین خود گوش دهد! جای شخصیتی مانند Sam Fisher در بازیهای موبایلی یا تمام آنلاین نیست! Sam Fisher و Splinter Cell به همراه بازیهایی مثل Hitman و سری متال گیر هویت سبک مخفیکاری را تشکیل دادند و این رفتار با او ظلم به طرفداران و تمامی دوست داران سبک مخفی کاری است!
با این که باید همیشه امیدوار بود، اما یوبیسافت در مسیر درستی قرار ندارد، سقوط این کمپانی خوش سابقه نه به نفع سهام داران خواهد نه به نفع گیمرها.
موفقیت و شکست جنبههای مختلفی دارند، برخی از عناوین که در جلب رضایت منتقدین شکست میخورند فروش نسبتا مناسبی را تجربه میکنند و بعضی از عناوین که توجه منتقدین را جلب میکنند توسط مخاطبین و گیمرها آن طور که باید و شاید تحویل گرفته نمیشوند. دربارهی پرداختهای درون برنامهای نامناسب و مشکلات فنی بازی Assassin’s Creed Valhalla میتوان ساعتها نوشت، اما موفقیت تجاری این عنوان واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار نمود.
بازی Assassin’s Creed Valhalla پرفروش ترین نسخهی تمام سری بود و یوبیسافت با عرضهی این عنوان توانست سال مالی بسیار موفقی را بگذارند. Assassin’s Creed Valhalla به هیچ وجه یک عنوان عالی یا ممتاز به شمار نمیرود و در بهترین حالت یک عنوان خوب است آن هم به شرطی که اسم Assassin’s Creed را با خود به یدک نکشد!
یوبیسافت چگونه میتواند با عناوینی که با کیفیت پایین و محتوای همیشگی اعتبار سری و نام خود را نابود میکنند به موفقیت مالی برسد؟ یکی از شگردهای یوبیسافت استفاده موثر از رسانهها و تبلیغات است. شاید یوبیسافت بدترین مراحل فنی و خندهدارترین عملکرد را در زمینهی هوش مصنوعی داشته باشد، اما در زمینهی ساخت تریلرهای سینماتیک و نمایش گیمپلی به جرئت میتوان گفت که بهترین عملکرد را دارد.
تنها کافیست که بازیهای اخیر این کمپانی را با تریلرهایی که منتشر میکند مقایسه کنید، یوبیسافت در پنهان کردن نقاط ضعف عناوین خود در تریلرها استادانه عمل میکند و در بعضی موارد شاهد نمایش المانهایی هستیم که در بازی اصلی وجود ندارند. قابلیت کو-آپ در تریلر گیمپلی بازی Assassin’s Creed Unity با آنچه که در بازی اصلی شاهد بودیم کاملا متفاوت بود. در تریلرهای یوبیسافت خبری از باگها و گرافیک دانگرید شده نیست و اگر بگوییم این کمپانی با تریلرهای خود طرفدران را گمراه میکند اغراق نکردهایم.
اما این تنها شگرد یوبیسافت نیست. برخلاف چیزی که برخی از افراد اعتقاد دارند یوبیسافت رابطهی بسیار خوبی با رسانهها دارد و از نفوذ خود در رسانههایی مثل Twitch و Youtube بهترین استفاده را میکند. تبلیغ فقط به ساخت تریلر نیست و یوبیسافت از تولید کنندگان محتوا و رسانهها نیز برای تبلیغ خود بهره میبرد.
بسیاری از استریمرهایی که از عناوینی مانند Rainbow Six Siege تولید محتوا میکنند مجبور به تعریف و هواداری از این عنوان هستند تا یوبیسافت به آنها اجازه دهد در نشستهای خبری مربوط به این بازی شرکت کنند یا قبل از دیگران به محتوای فصلهای جدید این بازی دسترسی داشته باشند. سایتهایی که بازیهای یوبیسافت را پیش از عرضه دریافت میکنند مجبور به نوشتن نقدی مثبت و تعریف کردن هستند تا بتوانند در آینده به همکاری خود با یوبیسافت ادامه دهند.
Ubisoft تنها کمپانیای نیست که از تولید کنندگان محتوا و برخی از منتقدین و سایتهای تازه تاسیس سواستفاده میکند. بسیاری از کمپانیها در صورت دریافت بازخوردهای منفی از منتقدین ممکن است دیگر بازیهای خود را برای آنها ارسال نکنند و با این کار بقای آنها را در رقابت بین رسانهها به خطر میاندازند. اگر بازیهای Ubisoft به موفقیت تجاری میرسند به دلیل کیفیت آن نیست، به خاطر تبلیغات گسترده، نفوذ در رسانهها و سواستفاده از برخی تولید کنندگان محتوا است.
رابطهی یوبیسافت با رسانهها و تولید کنندگان محتوا یک رابطهی برد-برد است، تصور کنید که صاحب یک رسانه هستید، همگانی که بازیهای یوبیسافت را پیش از دیگران دریافت کرده و نقد کنید، استقبال بیشتری از شما نسبت به رقبایتان میشود. تا زمانی که به نفع یوبیسافت (و شاید دیگر شرکتها) تبلیغ کنید، میتوانید به تولید محتوا و بقا بین دیگر رسانهها ادامه دهید. ناراحت کننده به نظر میرسد، اما حقیقت بسیاری از رسانهها و تولید کنندگان محتوا همین است.
یوبیسافت در جلب رضایت و توجهی طرفداران قدیمی خود به بدترین شکل ممکن شکست میخورد، اما در فریب دادن طرفداران جدیدتر و گیمرهای عامه پسند بسیار هوشمندانه عمل میکند. سهام داران یوبیسافت از محبوبیت بازیهای جهان آزاد و نقش آفرینی خبر دارند و همین موضوع باعث میشود که عنوان خاصی مانند Assassin’s Creed که زمانی حرفهای زیادی برای گفتن داشت، حالا یک کپی درجه چندم از Witcher 3 و امثال آن باشد.
اما Assassin’s Creed تنها عنوانی نیست که به این بلا دچار شده است، تقریبا تمامی عناوین یوبیسافت شبیه هم شدهاند! Farcry 6 از ریشههای خود دور شده و به جای این که همانند قسمتهای سوم و چهارم بر روایت داستان تمرکز کند یک دنیای رنگی با آیتمهای رنگیتر به ما تحویل میدهد، Ghost Recon نیز به جای توجه بر المانهای شوتر تاکتیکال و واقع گرایانه عملا برای خود شهربازی راه انداخته و با سلاحهای طلایی باید حساب روباتهای عظیم را برسیم.
با توجه به شرایط حال حاضر، امیدی به برگشت سری Splinter Cell بدون المان نقش آفرینی و سلاحهای فانتزی نیست. اگر یوبیسافت Sam fisher افسانهای را وادار به پوشیدن لباس خرگوشی و مبارزه با موجودات فضایی کند اصلا تعحب نمیکنم، اگر یوبیسافت به روال عادی خود ادامه بدهد احتمالا لباس اصلی Sam Fisher را به صورت جداگانه خواهد فروخت!
مسیری که یوبیسافت در پیش گرفته است، با استفاده بی رویه از المان نقش آفرینی و الهام (بخوانید کپی کاری) از عناوینی مثل The Witcher 3 شروع شده و به نظر میرسد که با بازیهای رایگان و الهام (باز هم بخوانید کپی کاری) از عناوینی مثل Fortnite و PUBG ادامه یابد. شاید هم این کمپانی به یاد خاطرات خوش گذشته یک عنوان داستان محور بسازد، البته آنهم به احتمال خیلی زیاد همانند immortal fenyx rising یک کپی ضعیف از بازیهای موفقتر همانند The Legend of Zelda خواهد بود.