بازی Alien: Blackout همانقدر که مثل Alien Isolation در ایجاد تنش و اتمسفرسازی موفق است، همان اندازه هم از ایراداتی رنج میبرد. با بررسی ایکس باکس سنتر همراه باشید.
مجموعهی Alien حق زیادی به گردن ژانر وحشت دارد. شاید کمتر کسی را بتوانید پیدا کنید که کشتهمردهی فیلم/بازی ترسناک باشد و نام سری بیگانه (Alien) را برای یکبار نشنیده باشد. فیلمهای Alien که زیرژانر «وحشت کیهانی» را زیر و رو کرد، الهام بخش بازیهایی مثل Dead Space هم شد و تاثیری بهغایت عظیم در جانگیری دوبارهی زیرژانر مذکور در دنیای بازیهای ویدیویی داشت.
Alien یک نام بزرگ است و کیست که نخواهد از این نام در صنعت بازی هم استفاده کند و سود ببرد؟ طی ده سال گذشته بازیهای مختلفی از این مجموعه منتشر شد که متاسفانه یکی از یکی ضعیفتر و ناامیدکنندهتر بودند. این اواخر اما، سال ۲۰۱۴ را میگویم، یک بازی متفاوت و جذاب (نسبت به آن آثار ضعیف) با نام انزوا (Isolation) از این سری منتشر شد که حقیقتا مجموعهی مذکور را از انزوایی که در حوزهی ویدیوگیم پیشه کرده بود خارج کرد و یک حال اساسی به زیرژانر وحشت فضایی داد؛ سبکی که پس از Dead Space 3 رسما فراموش شده بود.
بهتازگی و بهلطف تصویری که هیدئو کوجیما در فضای مجازی منتشر کرد، دوباره توجهها به مجموعهی «بیگانه» جلب شد. کوجیما که در یکی از عکسهای پستشدهاش در توییترش در کنار یک پوستر از اثری با نام Alien: Blackout ایستاده بود، نفس طرفداران سری بیگانه، طرفداران خودش، طرفداران زیرژانر وحشت کیهانی و کلا نفس همهی ما را گرفت. برخی چرا که حتی گمان میکردند که شاید کوجیما مشغول ساخت یک بازی با محوریت سری بیگانه است و مثل بازی P.T که رسما قبض روحمان کرد، حالا میخواهد با وحشت کیهانی باری دیگر نفسمان را ببرد. نام Alien: Blackout بعدها توسط فاکس قرن بیستم هم ثبت شد و خیلیها منتظر معرفی شدن فیلم جدید این سری بودند که در نهایت و شاید در عین ناباوری، بازی اندروید و آیفون Alien: Blackout با ردهبندی سنی مخصوص نوجوانان، برای گوشیهای هوشمند معرفی شد که خب خیلیها را ناامید کرد. حالا این بازی پولی با قیمت ۴.۹۹ دلار راهی پلتفرمهای اندروید و iOS شده و سوال اینجاست که آیا Alien: Blackout ارزش هزینه و وقتی را که باید برایش خرج کنید دارد یا خیر؟ در بررسی زومجی به این سوال پاسخ میدهیم پس همراهمان باشید.
سری بازیهای دنیای Alien پس از عرضهی موفق Alien: Isolation بالاخره توسط بازیکنان و منتقدین جدی گرفته شدند و بازی Alien Blackout هم دقیقا چنین قصدی دارد. Blackout یک داستان جالب برای روایت دارد، گیمپلی آن که شباهت بسیار زیادی به بازی five nights at freddy’s دارد، دقیقا همان حال و هوای Isolation را به گوشیهای موبایل میآورد و با جلوههای صوتی و دیداریاش که چیزی فراتر از بازیهای موبایل معمول است، جهان پر رمز و راز Alien را به گوشیهای شما میآورد.
از داستان بازی شروع میکنم. در این قسمت از بازیهای مجموعهی بیگانه، مثل بازی Alien: Isolation، با آماندا رایپلی دختر الن رایپلی همراه میشویم. داستان بازی پس از اتفاقات Alien: Isolation جریان دارد و اگر بخواهیم یک خط زمانی مشخص را برایش درنظر بگیریم، ماجراهایش بین دو فیلم Alien و Aliens رخ میدهند. آماندا پس از جان سالم بهدر بردن از حوادث ایستگاه فضایی سِوِستپل (Sevastopol) حالا به ایستگاه تحقیقاتی مِندِل (Mendel) که به کمپانی Weyland-Yutani تعلق دارد آمده و با زنومورفِ بیگانه و صدالبته باهوشی که در این ایستگاه متولد شده روبهرو میشود. آماندا در این ایستگاه تنها نیست و دیگر اعضای تیم تحقیقات که با کاوشگر USCSS Haldin وارد ایستگاه مندل میشوند همراه خواهد شد. استادویک، ثورنکرافت و سایتو از همین افرادی هستند که چند کلمه پیش به آنها اشاره کردم؛ خدمهی ایستگاه فضایی مندل در کنار آماندا، طی ۷ مرحلهی بازی با انجام دادن فرمانهای آماندا در مسیر بقا و فرار از دست زنومورف بیگانه تلاش میکنند. بدین شکل که آماندا از دست زنومورف زیرک قصهی ما به یکسری دریچهی و کانال تهویهی هوا پناه برده و با دسترسی به سیستمهای کامپیوتری ایستگاه تحقیقاتی مندل، خدمهی حاضر در آن را هدایت میکند و نباید فراموش کند که جان خودش هم این وسط در خطر است چرا که زنومورف میتواند در هر سوراخ سنبهای که در این مکان تاریک وجود دارد نفوذ کند و دخلش را بیاورد.
Alien: Blackout قرار نیست داستانی بزرگ و درگیرکننده را روایت کند. در هر مرحله از بازی، یک قسمت از ماجرای فرار آماندا و اعضای ایستگاه تحقیقاتی مندل روایت میشود که برای یک بازی موبایل، خوب و مناسب است و با ترفندهایی جذاب، بهانهای به بازیکن میدهد تا تجربهی قسمتی از سری بیگانه را روی گوشی هوشمند خود بپذیرد و آن را تا آخرین مرحله ادامه بدهد. طی صحبتهای کاراکترها، بازیکن با داستان و ماجراهای Blackout آشنا و در همین صحبتها، اشاراتی به گوشه و کنار دنیای Alien میشود که نشان میدهد سازندگان بازی برای درگیر کردن مخاطب، از بنیان داستانی مجموعهی Alien به بهترین شکل ممکن بهره بردهاند و حتی سعی میکنند آن را عمیقتر هم بکنند.
شیمی که بین آماندا و دیگر خدمهی ایستگاه تحقیقاتی مندل طی مراحل کوتاهِ ۶ دقیقهای بازی برقرار میشود، حفظ جان آنها را برای شما به یک موضوع مهم تبدیل میکند؛ موضوعی که رفته رفته و با مشخص شدن مکانیکهای بازی برای بازیکن رنگ میبازد. بازی در هر مرحله سعی میکند با ایجاد ارتباط میان آماندا و دیگر کاراکترها اعم از سایتو و اِستادویک، سلامتی آنها را به یک موضوع مهم برای بازیکن تبدیل کند که در ابتدا موفق هم میشود اما در ادامه، جایی که بازیکن متوجه میشود میتواند جان سایتو هر یک از خدمهی ایستگاه را برای پرت کردن حواس زنومورف، فدا کند و میداند که دوباره این شخصیتها در مراحل بعدی زنده خواهند شد، دیگر نمیتواند مثل قبل به سلامتی آنها اهمیت بدهد چرا که میداند در پایان، تمامی کاراکترها زنده خواهند بود و مرگ آنها صرفا روند بازی را سخت خواهد کرد و روی داستان هیچ تاثیری نمیگذارد. راستش را بخواهید هنوز نتواسنتهام با این موضوع عجیب کنار بیایم و خب هرچقدر هم داستان در یک بازی موبایل بیاهمیت باشد، نمیتوانم بیخیالِ این تناقض بشوم.
بگذریم؛ بگذارید برایتان از گیمپلی بازی بگویم. دیگر خودتان بهتر از من میدانید که گیمپلی مهمترین جنبهی یک بازی موبایل است و همین اول کار بگویم که گیمپلی بازی :Alien Blackout پیچیده، اعتیادآور و بعضا سخت است که گذر از هرکدام از هفت مرحلهاش، بدون مدیریت زمان و برنامهریزی به کاری سخت و نشدنی تبدیل میشود. هر مرحله از Alien: Blackout یک بازی قایم باشک ۶ تا ۷دقیقهای است که طی آن باید حواستان به سلامتی خدمهی ایستگاه و صدالبته سلامتی خودتان باشد چرا که پس از خدمه، شما طعمهی زنومورف خواهید شد!
دوربینهای مخفی، حسگرهای حرکتی و پیامهایی که خدمه به شما ارسال میکنند، وضعیت زنومورف را در محیط مشخص میکنند. در طول هر مرحله باید حواستان به میزان استفاده از لوازم برقی باشد چرا که در استفاده از برق محدودیت وجود دارد و شما نمیتوانید بهطور همزمان در عین استفاده از همهی حسگرهای حرکتی، تمامی درها را باز و بسته کنید.
در طول هر مرحله، با توجه به وظایفی که برای شخص/اشخاص معین میکنید، آنها را باید در نقشهی هولوگرافیکی که در اختیار دارید هدایت بکنید. این وسط خیلی باید مراقب باشید که خدمهی حاضر در مرحله از خودشان صدای اضافه تولید نکنند و در مواقع نیاز باید به آنها دستور پنهان شدن بدهید تا توسط زنومورف خورده نشوند! همانطور که پیشتر هم گفتم، زنومورف در طول هر مرحله حداقل یک یا دوبار به شما حمله خواهد کرد. طی حملهی زنومورف و در کنار کوبنده و هولناک شدن موسیقی بازی، یکسری نویز روی نقشهی هولوگرافیک شما خواهد افتاد که خبر از حمله شدن به شما میدهد؛ در ادامه صدای پای زنومورف و صدای فریادهایش را خواهید شنید. در این رخدادهای شدیدا پرتنش و هیجانانگیز بازی، به محض دیدن زنومورف باید منفذ/منافذی که محل حرکت بیگانهی فضایی است را با یک خاموشی کلی در ایستگاه فضایی، مسدود کنید و جان خود را نجات بدهید. در مراحل ابتدایی بازی، زنومورف فقط از یک راه میتواند به شما حمله کند و برای مقابله با او زیاد به دردسر نخواهید افتاد اما در ادامه و با سختتر شدن مراحل، زنومورف میتواند از راههای مختلفی به شما حمله کند و مقابله با او واقعا سخت میشود چرا که در این لحظات، زاویهی اولشخص دوربین، قسمتهای زیادی از منافذ حملهی زنومورف را پوشش نمیدهد و این احتمال وجود دارد که دقیقا از همان منفذی که در دید شما نیست، زنومورف کار شما را یکسره کند!
نقشهها و طراحی مراحل بازی با پیشرفت شما، پیچیدهتر و عمیقتر میشوند و دست شما را در روند پیشرویتان باز میگذارند. پیچیدگی نقشههای بازی، بهشما اجازه میدهد تا مراحل را از مسیرهای مختلف که زیاد هم نیستند به پایان برسانید. در کل، گیمپلی بازی با ارائهی یک تجربهی تاکتیکی چالشبرانگیز، حال و هوای بازیهای ترسناک و «قایم باشک محور» امروزی مثل بازی Alien: Isolation، را بهخوبی به گوشیهای هوشمند آورده و بازیکن را با چالشهایی که در هر مرحله سختتر و عمیقتر میشوند، با خود تا پایان راه همراه میکند. البته این را هم بگویم که مراحل بازی بهاندازهای پیچیده نیستند که ارزش تکرار بازی را بالا ببرند که خب این برای یک بازی موبایل اصلا خوب نیست.
از بحث گیمپلی که بگذریم، به جلوههای صوتی و دیداری بازی میرسیم که راحتتر از آنچه که فکرش را میکنید نمرهی قبولی را کسب میکنند. شاید پیشتر که به ترسناک و پرتنش بودن بازی اشاره کردم میتوانستید حدس بزنید که سازندگان در بحث صداگذاری، موسیقی و تصویرسازی توانستهاند وظیفهشان را بهخوبی انجام بدهند. اول از همه باید بگویم که صداگذاری، موزیک و گرافیک بازی فراتر از یک بازی موبایل ظاهر میشود و خیلی راحت میتوانم بگویم که صداگذاری و موسیقی این بازی را میتوان با صداگذاری و موزیک بازیهای ترسناک این نسل و نسل قبل مقایسه کرد. صداگذاران بازی بهبهترین و حرفهایترین شکل ممکن توانستهاند اضطراب و تنشی را که دو دستی به حنجرهی آماندا و همراهانش فشار وارد میکند به بازیکنان منتقل کنند. آرام صحبت کردنهای آماندا، استرس صدای خدمهی ایستگاه تحقیقاتی مندل، فریادها و جیغ کشیدنهای آماندا و خدمه هنگام مواجهه با زنومورف، همه و همه شما را در محیط بازی غرق و خیلی ساده، ترس و تنش را در رگهای شما تزریق میکنند و به همین دلیل، بازی نکردن Alien: Blackout بدون استفاده از هدفون یک اشتباه واقعا بزرگ است. در کنار دوبله، موزیک بازی هم به بهترین شکل ممکن فضای بازی را برای کاربرش ترسیم میکند و قطعاتی که با تکنوازیهای ساز ویالون برای بازی نواخته شده، حال و هوای غمزده، تنها و پرتنش ایستگاه تحقیقاتی مندل را به بازیکنان منتقل میکند.
جلوههای گرافیکی بازی هم در سطح بسیار خوبی قرار دارند. ظاهر رابط کاربری بازی، نورپردازی، کیفیت بالای بافتها و در کل، طراحی بسیار خوب نقشههای بازی بهخوبی توانستهاند اتمسفر مجموعهی Alien را در قالب یک بازی موبایل به بازیکنان منتقل کنند.
در کل و برای نتیجهگیری، باید بگویم که بازی Alien: Blackout، ساختهی استودیو FoxNext یک بازی پولی و بدون پرداختهای درونبرنامهای است که تلاش میکند تا جدیت، ترس و تنش بازیهای امروزی ژانر وحشت بهخصوص بازی Alien: Isolation را به گوشیهای هوشمند بیاورد و موفق هم میشود اما، بیتاثیر بودن مرگ شخصیتهای اصلی روی داستان و زنده شدنشان با شروع هر مرحله و همچنین ارزش تکرار پایین، مواردی هستند که جلوی تبدیل شدن Alien: Blackout به یک اثر بینقص را میگیرند. با تمامی این موارد، تجربهی این بازی را به کسانی که دوست دارند اثری داستانی و جدی را روی گوشیهای خودهای تجربه کنند توصیه میکنم.
Alien: Blackout آن بازی ناامیدکننده که فکرش را میکردیم نیست و بار دیگر در قالبی جدی و هولناک ما را با زنومورف بیگانه روبهرو میکند. اثری جذاب و سرگرمکننده که ایرادات آن از تبدیل شدنش به یک بازی بینقص جلوگیری میکنند اما باز هم میتواند هواداران بازیهای ترسناک و داستانمحور را سرگرم و راضی کند.
علی گودرزی