با بررسی نتورک تست بازی Elden Ring همراه باشید. در این مقاله جدا از تحلیل کیفی، به تمام مکانیکهای جدید و تغییرات نسبت به عناوین پیشین فرام سافتور میپردازیم.
جدا از طرفداران استودیوی فرام سافتور (From Software) و سری Dark Souls، خواسته یا ناخواسته بسیاری از گیمرها نگران بازی Elden Ring هستند. رویکرد جهان آزاد برای عناوینی که قبلاََ خطی یا شبه خطی بودند، خطر کلیشهای شدن را در خود دارد. یک سازنده یا باید از خلاقیت بسیار بالایی برخوردار باشد تا بتواند نوعی جهان آزاد نو و به دور از کلیشه خلق کند یا این که منابع الهام خود را طوری در راستای عجین شدن با ساختار همیشگی انتخاب کند و نتیجهای خوشایند یا تازه را رقم بزند.
با توجه به تجربهای بیش از 10 ساعته که از بازی Elden Ring داشتم، فرام سافتور در ساختار از اثری دیگر الهام میگیرد و در تم، دیزاین بصری و گیمپلی و همچنین روایت از فرمول همیشگی خود استفاده میکند. ترکیب فرمول همیشگی با ساختاری شبیه به The Legend of Zelda: Breath of The Wild یکی از مطلوبترین تجربههای چند سال اخیر را برای من به وجود آورده است، چرا که آزادی عمل چه در مبارزه و چه در نحوه رسیدن به هدف جدا از این که تکرارپذیری را بالا میبرد، لذت و فرصت برای اکتشاف را دوچندان خواهد کرد.
در ادامه قصد دارم تجربهی خود از نتورک تست بازی Elden Ring روی پلی استیشن 5 را برای شما توصیف کنم. به نکات مثبت، منفی و ایراداتی که احتمالا در نسخهی نهایی برطرف میشوند، خواهم پرداخت.
متنی که در ادامه میخوانید عمیقتر از یک نقد و بررسی به تحلیل گیمپلی بازی Elden Ring خواهد پرداخت. در نقد و بررسی سعی میشود حس و حال گیمپلی و عملکرد مکانیکها کمتر توصیف شوند تا برای بازیباز تازگی داشته باشند، اما اینجا همه چیز را دقیقتر توضیح میدهیم. نتورک تست به جز چند دیالوگ با NPCها شامل هیچ محتوای داستانی به خصوصی نمیشود، بنابراین نگران اسپویل داستانی نباشید.
در اولین برخورد با Elden Ring متوجهی سیستم مبارزات شبیه به Dark Souls خواهید شد و پس از دقایقی بازی کردن و ورود به محیطی وسیع، جهان آزاد بودن اثر خود را به رخ میکشد. در ادامه هم به مبارزات خواهیم پرداخت و هم به جهان آزاد خلق شده توسط فرام سافتور، اما قبل از آن قصد دارم به محتوای غنی آن اشاره کنم.
پس از آشنایی با مبارزات و جهان آزاد اثر، متوجه میشوید که این عنوان تا چه میزان محتوا در خود جای داده است. گفته میشود که نتورک تست ارائه شده از نظر محتوا تنها یک دوازدهم کل بازی است. با این وجود، من با 4 لگاسی دانجن (Legacy Dungeon) بیش از 8 NPC و 10 باس روبهرو شدم که به غیر از طراحی محیطی و ساختاری دانجنها، دو مورد دیگر منحصر به فرد بودند. پیام اول نتورک تست به بازیبازان این است که انتظار محتویات بسیار زیادی را داشته باشید که بخش عمدهای از آنها جانبی و انتخابی (Optional) هستند. پیام دوم نتورک تست این است که انتظار محتویات عمیق و باکیفیت را داشته باشید.
به عبارت دیگر توسعهی 5 سالهی Elden Ring دلیل قانعکنندهای دارد، آن هم عجین شدن “محتویات زیاد” با عامل “کیفیت” است. اکثر عناوین جهان آزاد از تکرار محتوا و ساختاری یکنواخت رنج میبرند، اما از نتورک تست بر میآید که این قضیه صحیح نباشد.
در راه رسیدن به چنین سطحی از محتویات غنی، شاهد فداکاریهایی نیز هستیم. برخی از انیمیشنها مستقیماََ از Dark Souls 3 کُپی شدهاند و رابط کاربری (UI) نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این وجود، به شما اطمینان میدهم که در بازی آنچنان موارد با اهمیت همچون باسها، دشمنان، NPCها و محیطها تازه و عمیق خواهند بود که به طور کلی انیمیشنهای تکراری را فراموش کنید.
گیمپلی بازی به شدت نزدیک به Dark Souls 3 است، اما قابلیتهای اضافه شده و ویژگیهای جدید در راستای هیجانانگیز شدن مبارزات و حبس شدن نفس در سینه در حین مبارزه اعمال شدهاند. علل جذابیت و عمق بیشتر مبارزات را مختصر توضیح خواهم داد.
مبارزات بازی Elden Ring به لطف دو مکانیک مهارتها (Ashes of War) و گارد کانتر (Guard Counter) عمیقتر و متنوعتر شدهاند. حالا بیش از بازیهای نقش آفرینی قبلی فرام سافتور شاهد تنوع در مبارزات هستیم. مهارتها به هر سلاح یا سپری اعمال میشوند و تغییر سلاح برای استفاده از هر مهارت به یک دغدغهی فکری تبدیل خواهد شد که حرفهای شدن شما را میطلبد.
گارد کانتر مکانیکی دفاعی به شمار میرود که هر زمان از یک ضربه دفاع کنید، 1.5 ثانیه فرصت دارید با دکمه ضربهی سنگین (R2 / RT) یک ضربهی حیاتی به دشمن وارد کنید. لازم نیست که به مانند بازی Sekiro دقیقاََ در زمان وارد شدن ضربه بر شما دکمه گارد یا دفاع را بزنید، فقط کافی است سلاح دشمن بر سپر شما وارد شود و بلافاصله دکمه ضربه سنگین را فشار دهید.
هر دشمن در Elden Ring به مانند عنوان Sekiro یک Posture یا وضعیت دارد، منتهی Posture آنها مخفی است و خط آن را نخواهید دید. با توجه به ضربههای شما و پر شدن خط مخفی مذکور، فرصت ضربهی اساسی را پیدا خواهید کرد. این مکانیک به لطف مخفی بودن خط Posture هیجانانگیز و ریسکی و به لطف تفاوت کارایی ضربههای مختلف عمیق شده است.
به عنوان مثال اگر بعد از پرش به دشمن خود ضربه وارد یا این که از R2 برای ضربههای سنگین استفاده کنید، دفاع دشمن زودتر میشکند. این سیستم همانند Sekiro همچنان شما را به رویکرد هجومی تشویق میکند، اما مکانیکهای دیگر باعث میشوند سعی کنید استراتژی خود را از دست ندهید. قابلیت پری (Parry) کردن نیز در بازی وجود دارد که ویژگی جدیدی نیست، اما ترکیب آنها با سیستمهای مختلف دست بازیباز را برای مبارزه باز میگذارد.
*منظور از Posture، قابلیت معرفی شده توسط Sekiro، یک خط است که با ضربههای متعدد به دشمن یا دفاع به موقع پر میشود؛ در صورت پر کردن این خط، دفاع دشمن شما میشکند و فرصت پیدا میکنید که یک ضربهی اساسی (Critical Hit) وارد کنید.
مبارزات از راه دور به کمان و جادوها محدود میشوند. کمان پیچیدگی خاصی ندارد و شامل تیرهای مختلف مانند خوابآور، سمی و موارد دیگر میشود. در این میان، جادوها نسبت به آثار قبلی فرام سافتور، تحولی اساسی به خود دیدهاند و به هیچ عنوان از نظر تنوع، کارایی و اهمیت، قابل قیاس با بازیهای Dark Souls نخواهند بود. اول از همه باید بگویم که جلوههای بصری این جادوها خیرهکننده است و واقعاََ شما را شگفتزده خواهند کرد. جدا از زیباییهای بصری، تنوع و نوآورانه بودن جادوها تحسین برانگیز است.
اگرچه اهمیت به جادوها و تمرکز ویژه روی آنها یکی از انتظارات بازیبازان بود، اما تنوع در جادوها کمی باعث نگرانی من میشود. به نظر میرسد که جادوها بیش از حد قوی هستند و متعادلسازی این تعداد از جادو کمی کار را مشکل میکند. با این وجود، لذت استفاده از آنها فراتر از انتظارات من بود.
در نهایت باید به مبارزات سوارکاری اشاره کنم که احتمالاََ یکی از بهترین سیستمهای مبارزه سوارکاری در میان بازیهای ویدیویی باشد. قبل از هر چیزی باید بدانید که در هر منطقهای اجازهی سوارکاری ندارید و در اکثر مواقع باسهای بزرگی در مناطق وسیع با سوارکاری بهتر از پا در میآیند. شما میتوانید در هنگام سوارکاری با نگه داشتن دکمه ضربه سنگین (R2) برای 3 ثانیه شمشیر (سلاح) خود را روی زمین بکشید و در هنگام رسیدن به دشمن آن را رها کنید تا یک ضربهی کاری به وی وارد شود. جالب است بدانید در مدت زمانی که شمشیر روی زمین کشیده میشود، به تمامی دشمنانی که سد راه شما شدهاند، آسیب وارد خواهد شد.
قابلیت تیراندازی و رها کردن جادو نیز در زمان سوارکاری وجود دارد. جالب است بدانید زمانی که پیاده هستید، قابلیت پری کردن دشمن سوارکار نیز وجود دارد. در صورت انجام یک پری موفقیتآمیز، به شکلی حماسی دشمن شما روی زمین خواهد افتاد و میتوانید با یک ضربه کار او را تمام کنید.
آیتمها نیز به خودی خود در کنار خلاقانه بودن کارا نیز هستند. به عنوان مثال شما در یکی از دانجنها به فلاسکی جدا از Flask of Crimson Tear که نقش Estus Flask بازی Dark Souls 3 را ایفا میکند، دسترسی پیدا خواهید کرد. این آیتم اجازه میدهد Tearهای مختلف را در آن ذخیره و در جریان بازی از آنها استفاده کنید. این به شما بستگی دارد که چه Tearهایی را با یکدیگر ترکیب کنید. به عنوان مثال برخی استامینای شما را تقویت میکنند و برخی حالت انفجاری دارند، به این شکل که پس از مصرف اگر در کنار یک دشمن باشید، با یک انفجار به آنها آسیب وارد میکند.
بازی Elden Ring از نظر جهان و ساختار متفاوت از معروفترین جهان آزادها مانند GTA ،The Witcher 3 و Assassin’s Creed عمل میکند. ماموریتی به شیوهی شناخته شده وجود ندارد، لیستی از ماموریتها هم دیده نمیشود، روستا و شهری نیز وجود ندارد. شما در دنیایی زیبا، وسیع و خالی از جمعیت قدم بر میدارید. با این وجود، تیم سازنده توانسته به شیوهی خاص خود، با تکیه بر استعدادها و تجربیات پیشین خود، این جهان را به شکلی جذاب خلق کرده است که حتی لحظهای خستهکننده نمیشود. در ادامه توضیح خواهم داد که از چه روشهایی جهانی خالی از سکنه میتواند برای شما جذابیت حداکثری داشته باشد.
در دمویی که بخش بسیار کوچکی از بازی را شامل میشود، به ۴ لگاسی دانجن دسترسی داشتم. هر یک از آنها چه از نظر دشمنان و چه از نظر محیط، متفاوت از دیگری بودند. اگر در سرتاسر بازی اصلی شاهد چنین تنوعی در محتوا باشیم یا حتی اگر نزدیک چنین تنوعی باشد، قطعاََ صدها ساعت گشت و گذار با کیفیت را خواهیم داشت.
سکوهای پرتاب را حتماََ در تریلر مشاهده کردهاید. این سکوها باعث میشوند گشت و گذار یا اکتشاف خستهکننده نشوند و لازم نباشد برای رسیدن به نقاط مختلف مسیر طولانی طی کنید. جالب توجه است که هر نقطه پرتاب منظرهای جذاب به شما میدهد، به وضوح این نقاط طراحی شدهاند تا فرام سافتور طراحی هنری بیرقیب خود را به رخ بکشد. از درخت بزرگ (Erd Tree) گرفته تا طبیعت زیبا.
نکته جالب دیگر تخریبپذیری محیط است. شما در بسیاری از موارد (خارج از محیطهای بسته) نمیتوانید پشت ستونها و بناها پنهان شوید و باسها را گیج کنید، زیرا با یک ضربه بناها را تخریب میکنند.
از بحث ساختار و جابهجایی که بگذریم، به NPCها و پویایی محیط میرسیم. سری Dark Souls ما را به جهانی نابود شده میبرد، اما Elden Ring جهانی در حال مرگ را به ما نشان میدهد که همچنان به نجاتش امید است. پویایی محیط از حیوانات و آب و هواهای مختلف گرفته تا گلها و گیاهان، زیبایی قابل توجهی را خلق کردهاند که باعث میشود یک مخاطب عام نیز از بازی لذت ببرد. قلعهها و بناهای عظیم شکوه و عظمت سرزمین میانه را به رخ میکشند و از این نظر کار بهتری نسبت به Dark Souls انجام میدهند. تنها موضوعی که باقی میماند تنوع محیطی است که نتورک تست تنها اجازه دسترسی به بخش کوچکی از نقشه را میداد.
به طور کلی تمامی جذابیت این دنیای وسیع بر اصل “اکتشاف” استوار است. این دنیا یا از طریق NPCها یا با یک جلوهی ظاهری شما را ترغیب میکند که به گوشه و کنار آن بروید، آیتمها را به دست آورید و با این جهان بیشتر آشنا شوید.
در بازی Elden Ring بیش از آثار قبلی فرام سافتور لوت خواهید کرد و حالا کرفتینگ (Crafting) نیز نقش مهمی را در پیشروی ایفا میکند. به دنبال نقش محوری لوت کردن، حالا با زدن مثلث / Y به مانند The Witcher 3 سریعاََ آیتم را صاحب میشوید و انیمیشنی وجود ندارد که این عمل را آهسته کند و بازی را از ریتم بیندازد.
سرزمین میانه دنیایی خواهد بود که بعضی المانهای مورد علاقهی طرفداران همیشگی فرام سافتور را شامل خواهد شد و از سمتی برای مخاطبین جدید نیز راه حلهایی را پیدا کرده است. شما هیچگاه در این دنیا گم نخواهید شد، زیرا روزنهای از نور تحت عنوان Guidance of Grace وجود دارد تا خط اصلی داستانی را به شما نمایش دهد. این روزنه به شکلی ادامهدار به مقصد شما راه پیدا نمیکند، اما در جهت ترغیب به اکتشاف، تنها اشارهای به هدف بعدی شما دارد.
مجسمههایی تحت عنوان Stakes of Marika نیز در سرتاسر جهان بازی قرار دارند. اصولاََ این مجسمهها در نزدیکی مبارزات طاقتفرسا قرار گرفتهاند تا لازم نباشد مسیری طولانی را برای رسیدن به باس یا پایگاه دشمن طی کنید.
Guidance of Grace و Stakes of Marika در کنار قابلیتهای co-op Summoning و Spirit Summon باعث میشوند بازیبازان جدید که با عناوین هاردکور غریبه هستند، بیش از پیش به Elden Ring جذب شوند. با این وجود، در ادامه شما را متقاعد خواهم کرد که چرا Elden Ring در نهایت نامهای عاشقانه از فرام سافتور به طرفدارانش است.
بگذارید از همین ابتدا خیال طرفداران همیشگی فرام سافتور را راحت کنم، بازی جدید آنها، Elden Ring، همچنان چالشبرانگیز است، شاید حتی بیشتر از قبل. بازی مطابق انتظارات، راههای بیشتری برای مقابله به شما پیشنهاد میدهد، اما این به شما بستگی دارد که چگونه راههای مختلف را با یکدیگر ترکیب کنید. پیدا کردن ترکیب مناسب همچنان بسیار سخت خواهد بود، بنابراین انتظار نداشته باشید که به راحتی بتوانید تمامی موانع را پشت سر بگذارید.
در حقیقت Elden Ring از دیدگاه ارائهی چالش حتی نگاهی استراتژیکتر از Dark Souls دارد. برای این که مبارزهای طاقتفرسا تجربه نکنید، باید به خوبی تجهیزات خود را بررسی، جادوهای مناسب را انتخاب و از تمامی قدرت تحت اختیار خود استفاده کنید. اگر به این موارد توجهای نداشته باشید، به شما اطمینان میدهم که دشمنان برای شما سرسختتر از تمامی بازیهای نقش آفرینی فرام سافتور باشند.
سپر شما در مبارزات تاثیر کمتری نسبت به سری Dark Souls دارد و این موضوع باعث شده است شاهد سرعت مبارزات بیشتر از Dark Souls 3 و کمتر از Bloodborne باشیم. برخی اوقات بلافاصله پس از دریافت یک ضربه نمیتوانید جاخالی بدهید و همچنین در زمان دفاع، ضربات دشمنان استامینای شما را به شکل بیرحمانهای خالی خواهند کرد. تعداد زیادی از حملات باسها استامینای شما را تا انتها خالی میکنند.
با توجه به این نتورک تست، اگر بخواهم منظور فرام سافتور از جذب بازیبازان بیشتر را به شما توضیح دهم، باید بگویم که در حقیقت بازی در دسترستر شده است، اما آسانتر به هیچ عنوان. برای مثال، Stakes of Marika شما را سریعاََ جایی نزدیک به باس بازیابی میکند و Sites of Graceها (همان بانفایر قدیم) به صورت متداول دیده میشوند. بنابراین دیگر نیازی ندارید که پس از مرگ یک مسیر طولانی را تا باس یا مکانی که کشته شدهاید طی کنید، اما همچنان باسها چالش برانگیز هستند.
در این نتورک تست 10 باس وجود دارد که همگی آنها منحصر به فرد بوده و از کیفیت بالایی برخوردار هستند. این در حالی است که نتورک تست هیچکدام از دمیگادها (Demigods) را در مقابل شما قرار نمیدهد. مطمئناََ آنها باسهایی به شمار میروند که اوج نبوغ و تجربهی چندین سالهی فرام سافتور در دیزاین را به ما نشان خواهند داد. با این وجود، تمامی باسهای نتورک تست حس و حال یک مبارزهی منحصر به فرد را به شما القاء میکنند و طراحی تازهای هم دارند. به عبارتی میتوان گفت اکثر باسهایی که شکست دادم در سطح باسهای اصلی Dark Souls 3 کیفیت داشتند و نمیتوان آنها را یک دشمن جانبی در نظر گرفت.
باسها در عنوان Elden Ring هوشمندانه طراحی شدهاند و به نظر میرسد که به راحتی نتوان با چسبیدن به یک استراتژی بتوان آنها را پشت سر گذاشت. به عنوان مثال در بازیهای Dark Souls 3 و Bloodborne باسهای عظیم را میتوانستیم با قرارگیری مداومخ در پشت سر نابود کنیم، اما حالا همگی سیستمهای دفاعی پیچیدهتری دارند و از طرق مختلف میتوانند در یک ثانیه به پشت سر خود نیز حمله کنند. به عبارت دیگر، جای امن به خصوصی دیگر وجود ندارد، مکان امن شما آیتمهای تحت اختیار و مهارت خودتان خواهد بود.
شاید بتوان گفت به اندازهی یک بازی مستقل مانند Mortal Shell در نتورک تست محدود Elden Ring شاهد دشمنان گوناگون بودم. دشمنان از تنوع بالایی برخوردار هستند و فکر کردن به این موضوع که بازی نهایی چندین برابر محتوا خواهد داشت، باعث غلیان هیجان میشود.
از نظر بصری فرام سافتور دقیقاََ رویکردی شبیه به آثار قبلی خود را در پیش گرفته است. طراحی محیط، NPCها و دشمنان منحصر به فرد و مثال زدنی است. در زمینهی طراحی، قصد فرام سافتور القای حس عظمت و شکوه بوده و در این راه موفق میشود. ترکیب موسیقی آمبینت (Ambient) با درخت طلایی سر به فلک کشیده باعث میشود حس کنید که در این دنیا چقدر کوچک هستید. از طرفی مخروبهها در کنار طبیعت بکر نشان از این دارند در این دنیای رو به مرگ، همچنان امید جاری است. دورنماهای تقویت شده عظمت جهان را میتوانند بهتر به شما نشان دهند و معماری قصرها نیز در همین جهت طراحی شدهاند.
بافتها در بازی Elden Ring قابل قبول هستند، دقیقاََ آن چیزی نیستند که از یک بازی در سال 2021 انتظار داریم، اما در هنگام تجربهی بازی متوجه خواهید شد که تا چه میزان مهارت فرام سافتور در زمینهی کارگردانی هنری آنها را نجات میدهد. در حقیقت طراحی محیطها و شخصیتها جبران بافتهای کم کیفیت را میکنند و از نظر زیبایی شناختی بازی را در سطح بالایی قرار میدهند. از سمتی دیگر، نورپردازی نسبت به بازیهای پیشین بهبودهایی را به خود دیده است.
اما وقتی حرف از “فرام سافتور همیشگی” به میان آوردم منظورم همه چیز بود، حتی نقاط ضعف این استودیو. متاسفانه نتورک تست Elden Ring از مشکلی رنج میبرد که بازیهای قبلی فرام سافتور نیز درگیر آنها بودند و آن نرخ فریم است. بازی در اکثر مواقع افت نرخ فریم دارد. هیچگاه نرخ فریم روی 60 ثابت نمیماند حتی زمانی که افکت خاصی روبهروی شما رخ نمیدهد. از طرفی نرخ فریم به طور مداوم میان 42 تا 55 متغییر است. اگرچه ما تنها با یک نتورک تست یا به عبارتی بتا مواجه هستیم، اما فرام سافتور سابقهی خوبی در زمینه برطرف کردن مشکلات اینچنینی ندارد.