سری عناوین Darlsiders یکی از چند فرنچایز برتر در تمام طول دوران بازیباز بودن من هستند و این را به جرات می گویم که این سری اصلا به اندازه آن چیزی که حقش بوده است و بر اساس کیفیت و لیاقتی که دارد، قدرش دانسته نشده است و حتی در مواردی مثل نسخه سوم این سری رسما هم حقش را خورده اند. تازه در همین نسخه جدید یعنی Darksiders Genesis که امروز در مورد نسخه کنسولی و جدید آن صحبت می کنیم هم باز نمرات بازی اصلا و ابدا در حد کیفیت بازی نیستند و امتیاز حدود ۷۷ برای عنوانی که در حد و اندازه های دیابلو ۳ عمل می کند واقعا پایین است. امروز به شما می گویم چرا حق این بازی خیلی بیشتر است. اصلا بگذارید در دو خط خلاصه این نقد و بررسی و کیفیتی که این بازی دارد را برایتان بگویم. اگر یک بازی در کل زندگی من در سبک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک توانسته باشد در اندازه Diablo III برای من لذتبخش باشد فقط و فقط Darksiders Genesis است و بس. یک بازی کو آپ با دو تا از خفن ترین شخصیت های دنیای بازی ها یعنی دو برادر از سواران آخرالزمان به نام های War و Strife. امروز برایتان می گویم چرا این بازی در سطح یک عنوان بی نظیر است. در این مطلب قصد داریم تا به بحث و بررسی در مورد عنوان Darksiders Genesis پرداخته و بخشها و المانهای مختلف آن را تک به تک تحلیل و بررسی کنیم و ببینیم آیا این عنوان توانسته است تا با وجود تغییر زاویه دوربین هنوز هم یک Darksiders اصیل و جذاب باشد و شایستگی به دوش کشیدن این نام بزرگ را داشته باشد یا نتوانسته است تا آن طور که باید شاید در سطح یک عنوان Darksidersعمل کند؟ آیا این بازی ارزش خرید دارد یا خیر؟ پس اگر به هر دلیلی به این فرنچایز علاقمند هستید و می خواهید هر چه بیشتر با نسخه جدید این سری آشنا شوید، در ادامه مقاله نقد و بررسی بازی Darksiders Genesis با بنده و وبسایت خبری تحلیلی گیمفا همراه شوید.
در ابتدا و با توجه به این که صحبت از یک فرنچایز بزرگ و محبوب مثل Darksiders است، بد نیست تا برای افرادی که شاید آشنایی خیلی زیادی با این سری نداشته باشند، معرفی کوتاهی از فرنچایز Darksiders و روندی که تا امروز که بازیDarksiders Genesis عرضه شده، طی کرده است داشته باشیم. سال ۲۰۱۰ بود که عنوانی به نام Darksiders در سبک هک اند اسلش با المان های نقش آفرینی منتشر شد و توانست توجه تمامی صنعت بازی را به خود معطوف کند و از بازیبازان گرفته تا منتقدین، سازندگان بازی را تحسین کردند. عنوانی که بدون ادعا و سر و صدای زیاد توسط استودیو Vigil Games ساخته و به وسیله THQ فقید منتشر شد و با ترکیب المانهای هک اند اسلش با نقش آفرینی و همین طور طراحی های بی نهایت خاص و زیبای …. به بهترین شکل توانست تقریبا در تمام زمینه ها کم نقص عمل نماید تا تمام کسانی که این عنوان را تجربه کردند همگی Darksiders را به عنوان یک تجربه لذتبخش به خاطر داشته باشند. پس از موفقیت نسخه اول بازی و دو سال بعد از انتشار آن، در سال ۲۰۱۲ بود که نسخه دوم بازی نیز با نام Darksiders II برای نسل هفتم یعنی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ و رایانه های شخصی توسط کمپانی دوست داشتنی و فقید THQ (واقعا حیف که این شرکت ورشکست شد..) منتشر شد و این بازی نیز توانست موفقیت نسخه اول بازی را ادامه دهد و البته با تغییراتی که به خود دیده بود کاملا یک بازی جدید و مجزا نیز به حساب می آمد و نه فقط یک ادامه دقیقا مانند بازی اول، که به همین دلیل نیز مورد تحسین قرار گرفت.
زمان گذشت و با ورشکست شدن کمپانی THQ، امتیاز این سری به شرکت نوردیک گیمز رسید و صنعت بازی نیز پای به نسل هشتم گذاشت و خوب می دانید که بازار ریمسترها از همان آغاز این نسل تا به امروز حسابی داغ بوده است. با آغاز جاری شدن سیل عناوین بازسازی شده نسل هفتمی برای کنسولهای PS4 و Xbox One، کمپانی Nordic Games و استودیو Vigil Games نیز که بازخوردهای بسیار مثبتی از بازی Darksiders II گرفته بودند و فروش خوبی را نیز تجربه کرده بودند، فرصت را مغتنم شمرده و تصمیم گرفتند تا آن ها نیز سوار بر موج بازسازی عناوین زیبای نسل هفتم برای کنسول های نسل هشتمی شوند و انتشار نسخه ارتقا یافته و نسل هشتمی Darksiders II را در دستور کار قرار دهند. آن ها تصمیم گرفتند تا این بازی را به همراه تمامی بسته های الحاقی منتشر شده و البته ارتقاهایی که قصد داشتند روی گرافیک بازی لحاظ کنند، تحت نام Darksiders II: Deathinitive Edition منتشر کنند. به این ترتیب بود که عنوان Darksiders II: Deathinitive Edition در سال ۲۰۱۵ منتشر گردید. سپس وقتی که موفقیت این بازی ریمستر به مذاق ناشر خوش آمد، تصمیم گرفتند تا بازی نخست را نیز ریمستر کنند و البته باید این را هم بگویم که فکر نکنید این ریمستر کردن ها را به عنوان یک نکته منفی در مورد THQ Nordic می گویم چرا که اتفاقا خیلی هم در مورد این فرنچایز نکته مثبتی است و دستشان هم درد نکند که بازی های اول و دوم سری را ریمستر کردند! خلاصه این که ریمستر بازی نخست با نام Darksiders Warmaster Edition نیز برای نسل هشتم عرضه گردید و این نسخه هم موفقیت آمیز عمل کرد.
THQ Nordic که دیگر نسخه ریمسترد هر دو نسخه را عرضه کرده بود می دانست که دیگر هیچ چیزی جایز نیست جز معرفی نسخه سوم و وقت آن است که سراغ بازی جدیدی از این سری بروند که همین اتفاق هم افتاد و Darksiders III که توسط استودیو Gunfire Games ساخته شد، در نوامبر ۲۰۱۸ و در ژانر Hack and Slash، نقش آفرینی و اکشن ماجرایی، توسط THQ Nordic برای پلتفرم های Playststion 4 ,Xbox One و PC منتشر گردید و تبدیل به آندرریتد ترین بازی تاریخ لااقل از نظر من شد. یعنی نمرات بازی ذره ای و حتی ذره ای ربطی به کیفیتش نداشتند و قبلا در نقد این نسخه برایتان گفته ام چرا. ناشر این سری می دانست که اگر یک بازی دیگر در سبک دارک سایدرز ۱و۲و۳ منتشر کند باز هم منتقدین عجیب و غریب به آن گیرهای بیهوده می دهند بنابراین در تصمیم هوشمندانه نسخه جدید این سری با نام Darksiders Genesis را به دوربین ایزومتریک و بر پایه کوآپ بردند تا عنوانی شبیه دیابلو خلق شود. خوشبختانه بازخوردهای بازی بسیار خوب بود اما باز هم نه در سطح لازم و نه در اندازه ای که این عنوان شایسته اش است. با بیان این مقدمه و تاریخچه سری برویم به سراغ صحبت در مورد نسخه کنسولی Darksiders Genesis که چند روز قبل و با فاصله حدود یکی دو ماه از نسخه رایانه های شخصی منتشر شد.
Darksiders Genesis مثل ۳ نسخه قبلی این سری از لحاظ شخصیت پردازی و روایت داستان بسیار خوب و جذاب عمل می کند زیرا که دنیای سریDarksiders بسیار غنی است و پتانسیل فوق العاده ای برای داستان گویی داشته و دارد که خوشبختانه سازندگان هم همیشه از این پتانسیل بالا و جذابیت موضوع شیاطین و فرشتگان و ۴ سوار آخرالزمان استفاده نمایند. وقایع داستانی بازی، بعد از عواقب جنگ در Eden روایت میشود. جایی که سواران آخرالزمان، به تبعیت از دستور شورا، Nephilim را نابود و تعادل را برقرار کرده اند. اما این تعادل پایدار نیست و لوسیفر با طرح نقشهای مشغول نابودی آن است و در این راه بهشت و جهنم و شیاطین و فرشته ها را فریفته است و به آنها وعده هایی بزرگ داده است بنابراین در باز هم با شیاطیت می جنگید و هم با برخی از فرشتگان Corrupt شده که حتی یکی از بزرگترین آنها مثل Astrate را هم شامل می شود و یک باس فایت جذاب برایتان دارد.شورا تصمیم میگیرد دو دو برادر سوارکار، یعنی War و Strife را برای مقابله با این تهدید و پیدا کردن قصد و هدف لوسیفر بفرستند. آنها در راه متعاقبا با هیولاهای دیگری هم مواجه میشوند و نباید اجازه دهند توطئههای لوسیفر نهایتا همه چیز را به نابودی بکشد. داستان بازی Darksiders Genesis هم جذاب و پر پیچ و خم است و دیالوگ های جذاب آن و صحبت هایی که بین شخصیت ها و مخصوصا بین دو برادر یعنی Strife و War رد و بدل می شود بر جذابیت آن افزوده است. شخصیت های اکثرا آشنای بازی مثل Samael و Vulgrim و War و… هم از نظر ظاهری بسیار جذاب خلق شده اند و هم شخصیت پردازی مناسبی حتی بهتر از عناوین قبلی سری دارند و مخصوصا دو شخصیت اصلی و محبوب Strife و War شخصیت هایی به یاد ماندنی هستند و ابهت بالایی دارند.
همان طور که گفتم در بازی دیالوگ های جالبی بین دو برادر رد و بدل می شود که اغلب نشان گر تیپ شخصیتی آنهاست و این حتی در صحبت با دیگران هم مشخص است. War کلا اعصاب ندارد و با همه بد صحبت می کندکه در این زمینه گویا به خواهرشان رفته است! هر چند که فیوری هم در اواخر بازی سوم دیگر اصلاح شده بود و خیلی بهتر صحبت می کرد ولی War کلا اعصاب و حوصله اش صفر است و فقط صاف می رود سر اصل مطلب و از بقیه هم چنین چیزی می خواهد! اما Strife شوخ ظبع ترین شخصیت و بی خیال ترین بین ۴ سوار آخرالزمان است و به طور کلی می شود از نظر اخلاقی باحال ترین است. موضوع خاصی را جدی نمی گیرد و چیزی را بزرگ نمی کند و همیشه با شوخی و .. حرف را پیش می برد و با همه بلد است که چطور بسازد و کنار بیاید. به طور کلی به نظر می رسد که Death نرمال ترین شخصیت بین این ۴ سوار است زیرا War و Fury زیادی عصبانی هستند (البته War اول است که طبیعی هم هست زیرا جنگ که سر سازش ندارد!) و Strife هم بی خیال و شوخ است ولی Death تقریبا چیزی بین اینهاست. ولی با وجود تمام این تفاوت های شخصیتی، یک نکته بسیار واضح و روشن است و آن هم این است که چقدر این برادر و خواهرها هم را دوست دارند و کاملا هوای هم را در همه ی شرایط دارند و یک وابستگی خاصی بین آنهاست که در این بازی چون دو تا از آنها را همزمان می بینیم این موضوع خیلی بیشتر به چشم می آید. در مجموع و به صورت کلی باید گفت که بازی Darksiders Genesis از لحاظ داستان و روایت، شخصیت پردازی و همینطور کیفیت دیالوگ ها خوب و موفق عمل می کند و عنوانی قابل تحسین در این زمینه است که البته از یک بازی Darksiders غیر از این هم انتظار نداریم.
می رسیم به بخش بصری و جلوه های گرافیکی بازی. یکی از نکات عالی در مورد جلوه های بصری Darksiders Genesis که البته همیشه جزو خاصیت های اصلی عناوین این سری بوده است طراحی های هنری بی نهایت جذاب و هنرمندانه بازی است که چه از لحاظ محیطی و چه در مورد شخصیت های اصلی و فرعی و دشمنان و باس ها ، کاملا مشهود است و استایل هنری خاصی به بازی بخشیده است و از این نظر شاهد یک دارک سایدرز اصیل هستیم که با وجود این که دوربینش نسبت به عناوین قبلی تغییر کرده است ولی همچنان یکی از زیباترین و متنوع ترین طراحی ها را در تاریخ بازی های این سبک دارد. طراحی مراحل و مناطق مختلف بازی Darksiders Genesis به بهترین شکل ممکن صورت گرفته است و شاهد طراحی های هنری و طراحی های ظاهری بسیار زیبا و جذابی در اکثر بخش ها هستیم (مثل سه بازی قبلی). همینطور تنوع این مراحل نیز بسیار بالاست و بارها و بارها تم اصلی محیط ها و سیاهچال ها کاملا تغییر می کند . شاهد ۱۷ مرحله بسیار جذاب و متنوع از لحاظ بصری هستیم که هر کدام هم با حداکثر جزییات و بالاترین کیفیت از لحاظ طراحی هنری خلق شده اند. خوشبختانه از نظر ثبات نرخ فریم نیز Darksiders Genesis به طور کامل بهینه شده است و هرگز افت فریم شدید حتی در شلوغ ترین محیط ها (که اتفاقا خیلی هم زیاد هم در بازی می بینیم) در بازی مشاهده نمی شود و نسخه کنسولی بازی از این نظر بسیار عالی و با ثبات عمل کرده است. کیفیت تکسچرها نیز حتی از نمای نزدیک بسیار عالی است و سازندگان به صرف این که دوربین بازی ایزومتریک است و تصاویر از دورتر نشان داده می شوند، مثل خیلی از بازی های این سبک در زمینه کیفیت بافت ها کم کاری نکرده اند.
تنها نکته منفی در این زمینه مربوط به وجود برخی باگ هاست که البته به طور عجیبی ممکن است در یک بار بازی کردن هیچ باگی نبینید و در یک بار دیگر مثلا ۱۰ بار باگ مختلف برایتان پیش بیاید و این گاهی می تواند شما را اذیت کند. مثلا یک بار می بینید بازی اول شخص شده است و بازی را از درون معده اسب War می بینید! یک بار بال هایتان غیب می شود! گاهی دوربین می رود و شما می مانید خارج از کادر! در برخی زوایای در و دیوار گیر می کنید! اینها را به شخصه خودم در بازی تجربه کرده ام و به طور کلی باید گفت این بازی یک عنوان بدون باگ نیست ولی اصلا هم طوری نیست که باگ هایش به اصل تجربه شما صدمه ای جدی بزنند. از همه بدتر این که وقتی میخواستم بازی را پلات کنم تنها تروفی که مانده بود تمام کردن ۱۷ مرحله روی سختی آپوکالیپتیک بود که به طور عجیبی روی ۱۶ گیر کرده بود و هر مرحله را چند بار رفتم ولی هرگز ۱۷ نشد! به همین خاطر مجبور شدم یک فایل بازی دیگر ایجاد کنم و ۱۷ مرحله را روی آن در درجه سختی آپوکالیپتیک تمام کنم تا پلات را بگیرم. مشکلی مثل این واقعا روی مخ است و به طور کلی جا داشته که سازندگان در زمینه بخش فنی بازی و ایجاد باگ های مختلف بهینه سازی بیشتری روی بازی انجام دهند زیرا ممکن است در یک بار بازی چندین بار با مشکلاتی کوچک ولی عجیب مواجه شوید که این اصلا در یک بازی نسل هشتمی جالب نیست.
گیم پلی در Darksiders Genesis در یک کلام بی نهایت عالی و در سطح شاهکاری مثل Diablo III است که البته کاملا با آن تفاوت دارد زیرا پر است از المان های پلتفرمینگ و پازل. تا به امروز بازی های خیلی خیلی زیادی را در سبک اکشن نقش آفرینی و اکشن ماجرایی با دوربین ایزومتریک تجربه کرده ام اما به راحتی باید بگویم که Darksiders Genesis بعد از Diablo III برترین بازی ایزومتریکی است که تاکنون بازی کرده ام. حتما می دانید که حدود یکی دو ماه قبل بود که ابتدا نسخه رایانه های شخصی Darksiders Genesis عرضه شد و بنابراین در زمان انتشار، نقد آن را در وبسایت گیمفا به قلم آقای مهدی رضایی تقدیم شما کردیم. از آن جایی که نسخه رایانه های شخصی و نسخه کنسولی تفاوتی با هم ندارند و گیم پلیشان کاملا یکسان و مشابه است، بد نیست تا در این بخش و جدا از توضیحاتی که در مورد گیم پلی بازی برای شما عزیزان ارائه کردم، گریزی هم به بخشی کوتاه از توضیحات مربوط به گیم پلی در نقد و بررسی نسخه رایانه های شخصی این بازی به قلم آقای رضایی بزنیم تا زاویه دیگری از گیم پلی Darksiders Genesis نیز برای شما آشکار شود و سپس من در مورد قسمت های مختلف این توضیحات کوتاه، به تفصیل برایتان شرح خواهم داد.
“نکته بسیار خوب گیمپلی بازی، طراحی خوب مراحل و دانجنهای بازیست و به کلی لول دیزاین بازی سطح بالایی دارد و مشخصا روی آن زحمت زیادی کشیده شده. درجات سختی دانجنها کاملا با درجه انتخابی توسط شما همخوانی دارد وچالشهای متنوعی را پیشپای شما میگذارد. در مراحل بعضا مسیرهای غیرمستقیم به سمت هدف نهادینه شده که به تنوع بازی کمک میکنند و همواره محبور نیستید یک خط و چند دشمن را مشاهده کنید و به مرحله بعد بروید و به طور خلاصه طراحی مراحل بازی یکی از بهترینها در سبک است.اگر نسخههای قبل بازی را به یاد داشته باشید، اکثرا در یک سوم پایانی دچار مشکل میشدند، اما جنسیس حداقل از لحاظ گیمپلی دچار این مشکل .نمیشود. در این بین از تفاوتهای گیمپلی War و Strife نباید غافل شویم که تنوع بسیار یه بازی دادهاند. War بیشتر در حملات نزدیک خوب است، او قدرت بلاک کردن دارد و میتواند با ترکیب حرکاتش کبموهایی را هم به دشمنانش وارد سازد. در طرف دیگر، استرایف در حملان راه دور مهارت دارد. به لطف تفنگهایش و گلولههای متنوع آنها، میتواند از راه دور بسیار کارساز باشد و البته هر دو دارای قدرت موقتی به نام Rage هستند که گاها میتوانند بعد از پر شدن، آن را استفاده کنند. چنین سیستم مبارزهای، به شما گزینههای زیادی میدهد. وجود قدرت جاخالی برای یکی و قدرت دفاع و Parry برای دیگری میتواند موجب حملات ترکیبی زیادی شود خصوصا وقتی به کمبوها هم مسلط شوید. هر دو شخصیت بازی میتوانند در حین انجام Quest ها پیشرفت کنند; سیستم پیشرفت بازی به واسطه Coreهایی است که از دشمنان معمولی یا باسها به زمین میافتند و موجب افزایش Statهای مختلف میشوند. این افزایش Level ها در ادامه و به خصوص در یک سوم پایانی در مبارزه با باس نهایی و دشمنان قدرتمند پایانی بسیار به کارتان خواهد آمد و از آن اصلا غافل نشوید. مورد قابل اشاره بعدی، محتوای زیاد گیم پلی است که به نسبت قیمت ۳۰ دلاری آن کاملا به صرفه است. بازی از حالت Local Co-op و Online Co-op پشتیبانی میکند که در این قحطی کمبود بازیهای دونفره محلی، Darksiders Genesis مانند یک غنیمت جنگی ارزشمند است. “
در عنوان Darksiders Genesis هم مثل هر بازی اکشن نقش آفرینی ایزومتریک دیگری بار اصلی جذابیت بر روی دوش گیم پلی بازی است و این بخش باکیفیت ترین و هیجان انگیز ترین قسمت این عنوان زیبا به حساب می آید. قطعا از آن جا که این بازی نام Darksiders را بر روی خود دارد خواه ناخواه با ۳ بازی این سری مقایسه می شود اما خب از آنجایی که این بازی دوربین متفاوتی دارد بهتر است که با عناوینی مثل دیابلو ۳ قیاس گردد ولی از نظر کلیت المان های گیم پلی و بدون توجه به زاویه دوربین هم می توان مقایسه ای را بین این نسخه و ۳ بازی نخست سری انجام داد. این را هم باید در نظر داشته باشیم که این یک اسپین اف ۳۰ دلاری است و نه یک نسخه شماره دار اصلی در سری. از نظر کلی اگر بخواهم به این موضوع بپردازم که گیم پلی Darksiders Genesis تا چه حد به یک عنوان اصیل Darksidersشباهت دارد باید این طور بگویم که Darksiders Genesis “دقیقا” مثل ۳ بازی فوق العاده ی قبلی، یک Darksiders کاملا اصیل و ترکیبی بالانس شده از اکشن و پلتفرمینگ و المان های ماجرایی است که تنها دوربین آن عوض شده و به صورت ایزومتریک در آمده است. یعنی مثلا تصور کنید که بازی دارک سایدرز ۲ را دوربینش را عوض کنند و در اختیار شما قرار دهند. اما خب لذت این بازی بسیار بیشتر است. می دانید چرا؟ مگر می شود که لذت تجربه کو-آپ یک بازی دارک سایدرز را به همراه دو برادر قدرتمند از ۴ سوار آخرالزمان نادیده گرفت؟ واقعا لذت تجربه دو نفره این بازی غیر قابل وصف است و بهترین مثال برای این که کیفیتش را برای شما نشان دهم این است که لذت دو نفره بازی کردن Darksiders Genesis مثل لذت تجربه کو-آپ Diablo III است و حسابی از آن لذت می برید. بدون شک این بازی در کنار Diablo III در صدر لیست برترین عناوین co-op آفلاین در نسل هشتم قرار می گیرند.
این بازی در کنار المان های بسیار پر رنگ نقش آفرینی، یک اکشن ماحرایی کامل هم هست و معماها و پازل هایی دارد که برخی از آنها سخت و چالش برانگیز هم هستند و نیاز به تمرکز شما دارند. اصلا مگر یک بازی می تواند دارک سایدرز باشد و پازل و معمای محیطی نداشته باشد و پر از المان های ماجرایی نباشد؟ البته خب پر واضح است که مثل ۳ بازی قبلی با وجود این که حل کردن پازل های محیطی و چالش های پلتفرمینگ در بازی وجود دارد اما تمرکز بیشتر بازی روی بخش اکشن است و مبارزات و المان های آر پی جی در آن نقش پررنگ تری نسبت به سایر المان ها دارند. مهم ترین تفاوت گیم پلی Darksiders Genesis با اکثر بازی های ایزومتریک، وجود قابلیت پرش است که برای عنوانی در سری Darksiders که تمرکز زیادی بر المان های پلتفرمینگ دارند بسیار هم لازم است و به همین دلیل سازندگان بر خلاف تقریبا تمامی بازی های این سبک، قابلیت پریدن را برای Strife و War در این بازی قرار داده اند که اتفاقا عمق جدید و بالایی را هم به گیم پلی بازی در قیاس با عناوین هم سبکش بخشیده است و باعث شده است تا این نسخه هم بتواند مثل یک دارک سایدرز اصیل، پر از المان های پلتفرمینگ و پریدن روی در و دیوار و ستون ها و همینطور چالش های پلتفرمینگ باشد. اما در کنار مزایای این موضوع باید به یک مورد منفی هم اشاره کرد. راستش برای عنوانی مثل Darksiders که بخش خیلی زیادی از آن بر پایه پلتفرمینگ و پریدن از روی در و دیوار و ستون ها و … است، دوربین ایزومتریک زیاد مناسب نیست و خیلی وقت ها نمی توانید در این زاویه پرش درست انجام دهید و مثلا فکر می کنید که دارید ستون را می گیرید ولی کلی آن طرف تر از ستون به درون دره می افتید و تازه در برخی از این قسمت ها که سرعت هم لازم است شاید چندین بار به خاطر این دوربین پرت شوید پایین و بازی شما را بر می گرداند به اول این سکانس که چنین موضوعی آزار دهنده است ولی خب چنین مواردی بسیار بسیار کم تعداد هستند و مقداری که دوربین بازی دستتان بیاید همه چیز برایتان راحت می شود.
مبارزات هم در بازی Darksiders Genesis بسیار بسیار لذتبخش و جذاب هستند و لذت ناب یک بازی اکشن نقش آفرینی ایزومتریک با مبارزات نزدیک و دور را به بازیباز هدیه می دهد آن هم با بالانس کامل و عالی دو شخصیت که کاملا با یکدیگر همپوشانی دارند. War با شمشیر مخصوصش و همینطور انواع و اقسام مهارت ها و قابلیت ها که بر پایه مبارزات نزدیک هستند می جنگد و البته یک تیغ پرت کردنی هم دارد که البته بیشتر برای پازل ها استفاده می شود. Strife متخصص مبارزات از راه دور است و با دو سلاح قدرتمندش تیراندازی می کند و مهارت ها و قابلیت هایش بر اساس مبارزات از راه دور هستند و البته برای مواقع ضروری یک شمشیر هم دارد. تنوع مهارت ها و قابلیت ها و فنون و قدرت های خاص و Chaos Form و … در بازی و برای هر شخصیت فوق العاده عالی و کامل است و هر دو برادر جذابیت های خاص خودشان را در نبرد دارند و هر کدام در برخی نبردها مفیدتر هستند. مخصوصا وقتی که بازی را تک نفره تجربه می کنید باید حسابی از سوییچ کردن شخصیت ها بر اساس شرایط نبردها استفاده کنید و از هر کدام در بخش هایی که کارآمدتر هستند بهره ببرید. در Darksiders Genesis مانند ۳ بازی قبلی سری به سبک و استایل عناوین Metroidvania باید چندبن بار به مناطق قبلی بازگردید و با استفاده از قابلیت هایی که با پیشروی در بازی کسب کرده اید یا آیتم های کلیدی که یافته اید مثلا دربی را که قبلا باز نمی شد باز کرده و به منطقه جدیدی وارد شوید و همینطور برخی معماهای بازی را نیز که قبلا قابل حل شدن نبودند حل کنید تا پاداش های در خور و ارزشمندی را به دست بیاورید.
مثلا با استفاده از قابلیت خلق پورتال Strihe بازگردید و با این قابلیت بتوانید به بخش بالای یک صخره که قبلا غیر قابل دسترسی بود از طریق این پورتال تلپورت کنید و گنج ها و کالکتیبل های آنجا را بردارید. بعد از پیشروی کامل در داستان بازی و به دست آوردن تمامی قدرت های کلیدی Strife و War برای رفتن به مناطق مختلف، دنیای بازی که شامل ۱۷ ماموریت و منطقه گوناگون است (و قابلیت تکرار چندین باره دارند) برای گشت و گذار و اکتشاف در اختیار شما قرار می گیرد و گاها باید چندین و چند بار به یک ماموریت و منطقه بازگردید تا بتوانید کل آیتم های آن بخش را به دست آورید و گنج ها را بیابید که این موضوع ارزش تکرار و انگیزه لازم برای بازگشتن به محیط های قبلی را بالا می برد. از نکات نه چندان جالب بازی این است که بازی نقشه دارد ولی شما را روی نقشه نشان نمی دهد! اصلا نمی توانم دلیل این کار را بفهمم. شما باید روی نقشه جای خودتان را تنها بر اساس آیتم ها و صندوق هایی که به دست آورده اید و جایشان روی نقشه علامت خورده است، پیدا کنید که این موضوع توجیه خاصی ندارد و هر چقدر فکر می کنم نمی توانم دلیل این کار را از سوی سازندگان درک کنم. مثلا فکر کنید Diablo III را بازی می کنید ولی خودتان را روی نقشه نمی بینید و تنها منطقه ای که در آن هستید هایلایت می شود. نمی گویم که این کار ضربه بزرگی به بازی زده است زیرا که اصلا اینطور نیست و کمی که بازی کنید کاملا قلقش دستتان می آید که بفهمید کجای نقشه هستید، ولی ابدا دلیلی برای این کار هم وجود نداشته است و لازم نبوده است که چنین موردی را در بازی ببینیم.
شما چه به صورت تک نفره (که می توانید بین Strife و War سوییچ کنید) و چه به صورت کوآپ که هر کدامتان یک شخصیت را کنترل می کنید، باید ماموریت هایتان را از هاب اصلی بازی انتخاب کنید که شامل ۱۷ ماموریت و منطقه است به همراه یک منطقه و باس فایت مخفی که حتما عاشقان سری دارک سایدرز می دانند که باس مخفی در این سری چه موجودی است. بله!! Wicked K خودمان! بعد از به پایان رساندن هر مرحله اجبارا باید به هاب برگردید و ماموریت بعدی را انتخاب کنید، یعنی دنیای بازی به صورت یک جهان به هم پیوسته در اختیارتان نیست و باید یکی یکی به مناطق مختلف بر اساس ماموریت آن بخش بروید. برای جابجایی در مراحل و بخش هایی که باید مسیر طولانی را طی کنید، می توانید مثل عناوین قبلی از اسب های زیبا و خفن War و Strife کمک بگیرید و سوار بر آنها با سرعت بیشتری مناطق را طی کنید یا از روی اسب مبارزه کنید. البته برای همه بخش های بازی قابلیت این کار در دسترستان نیست.
از نظر تنوع مراحل و محیط ها بازی فوق العاده عالی عمل می کند. همین طور از لحاظ تنوع دشمنان نیز در بازی چیزی در حدود بیش از ۶۰ نوع دشمن مختلف وجود دارند که واقعا فوق العاده است و در کنار این دشمنان و هیولاهای متنوع، باس فایت های جذاب و لذتبخشی نیز انتظارتان را می کشند که گیم پلی را هرچه بیشتر جذاب می کنند و بی شک مبارزه با بک هیولای غول پیکر و مخوف و یا لردهای جهنم مثل Bellial و… خیلی خیلی می تواند حال شما را جا بیاورد و از این باس فایت ها، فوق العاده لذت خواهید برد. در هاب اصلی بازی علاوه بر انتخاب ماموریت ها، فروشگاه مشهور سری به رباست Vulgrim هم وجود دارد که انواع آیتم ها را به شما می فروشد. همینطور یک فروشنده دیگر هم هست که فنون و ارتقاهای حرکات Strife و War را می فروشد و همچنین بعدا شخصیت مرموز Samael هم به این هاب می آید و بعد از هر مرحله با او حرف می زنید. صحبت از آیتم و ارتقا شد.
در هر مرحله تعداد خیلی زیادی آیتم های مفید Collectible مانند بخش های خط سلامتی یا نوار Wrath (که وقتی ۴ تا را بگیرید یک خط به نوار سلامتیتان یا به نوار Wrath اضافه می شود)، سکه های Boatman (که جدا از روح ها که واحد خرید بازی هستند اینها هم برای خرید لازم هستند و تنها روح کافی نیست)، صندوق های روح، کلیدهای درب Trickster، یک اتاق Trickster (که در هر مرحله یک اتاق وجود دارد و وقتی تمام ۱۷ اتاق را باز کنید آن وقت باس مخفی برای شما در هاب اصلی باز می شود) و همچنین بخش های مختلف Armor های Abyssal و …. وجود دارند و خیلی وقت ها نمی توانید همه آیتم ها را بردارید بلکه باید بعدا برگردید و با قابلیتی که کسب کرده اید بتوانید به محیطی که قبلا دسترسی نداشته اید برسید و آیتم را بردارید. مثلا در مرحله ۲ آیتم هایی هستند که تا وقتی قابلیت مرحله ۱۱ را برای Strife نگیرید نمی توانید آن ها را بردارید. این موضوع ارزش تکرار را فوق العاده بالا می برد. در طول بازی War قابلیت های خاص خودش را می گیرد و Strife هم قابلیت هایی دیگر که باید در حل معماها از آن ها استفاده کنید. مثلا با Strife دو پورتال باز کنید که دهانه یکی به سمت مشعل خاموش است و سپس با War بایستید جلوی آن و Vorpal Blade خود را از روی آتش بفرستید داخل پورتال تا برود و مشعل را آتش بزند و مثلا درب باز شود. البته بسته به این که دو نفره یا یک نفره بازی می کنید برخی بخش های محیط ها که پازل ها وجود دارند کمی فرق می کنند و بر اساس بازی شما قرار می گیرند.
علاوه بر آیتم های محیطی مرحله (که وقتی می خواهید از هاب اصلی آن مرحله را انتخاب کنید، زیر اسم مرحله این که چقدر از آیتم های آن مرحله را گرفته اید نمایش داد می شود) کلی آیتم در فروشگاه Vulgrim هستند که ۳ شاخه دارند. یکی آیتم هایی مثل کلید Trickster و قطعاتی از گوی هایی که برای افزایش خظ سلامتی یا Wrath لازم دارید هستند. یک شاخه آپگرید ها هستند ( البته نه آپگرید حرکات و قدرت های دو شخصیت، زیرا که گفتم ارتقاهای مهارت ها و فنون نبرد و .. توسط یک فروشنده جدا فروخته می شود) که شامل مواردی مثل این که قابلیت استفاده از آیتم سلامتی خود را از ۳ تا به ۴ تا ارتقا دهید. شاخه آخر هم Core ها هستند که مهم ترین نکته بازی هستند و اصل سیستم ارتقای شخصیت بر اساس آنهاست و در موردشان کمی توضیح می دهم.
در بازی از انواع و اقسام موجودات مختلف و باس ها Core هایی جمع می کنید که از معمولی تا کمیاب و… هستند و در ۳ نوع سلامتی (با طرح قلب)، مبارزه ای (با طرح شمشیر) و Wrath (با طرح قابلیت نوار خشم). علاوه بر نوع، این core ها از لول ۱ تا ۳ دارند که مثلا وقتی یک Core را ۳ بار بگیرید لول آن به ۳ می رسد و بعد از ان دیگر اگر آن Core از دشمن زمین بیافتد تبدیل به روح می شود برایتان. در بازی شما عدد قدرت War و Strife را می بینید که مثلا در اول بازی ۱۰۰ است. حالا باید با Core ها چکار کنید و چطور قدرت شخصیت ها را زیاد کنید تا بتوانید از پس درجه های سختی بالاتر و.. بر بیایید. شما در بازی یک صفحه ی قرار دادن Core دارید (تصویری از این صفحه را برایتان قرار داده ام) که کلی جای خالی در آن است و برخی باید با Core سلامتی، برخی با Core مبارزه ای و برخی با Wrath پر شوند. اگر مثلا در خانه ی core سلامتی یک Core مبارزه قرار دهید قابلیت و کارآیی آن بسیار بسیار کم می شود. البته خانه های آزادی هم هستند که به شما اجازه می دهند در آنها هر نوعی که دوست دارید Core ها را قرار دهید.
اغلب خانه ها با core های بنفش پر می شوند ولی در انتهای برخی شاخه ها خانه هایی برای Core های زرد وجود دارند که معمولا فقط از باس ها و دشمنان قدرتمند می گیرید و بسیار قوی هستند و باید بهترینشان را در ۷-۸ خانه ای که مخصوص زردها هستند قرار دهید تا بیشترین مقدار ارتقای قدرت شخصیت ها را داشته باشید. با هر یک از این Core هایی که می گذارید یا بر می دارید و تعویض می کنید، عدد قدرت کلی دو شخصیت War و Strife به همراه عدد های سلامتی و آسیب ضربه و Wrath تغییر می کنند و هر چه بیشتر ِCore استفاده کنید و همچنین هر چه Core های با کیفیت تر و دارای لول بالاتر قرار دهید عدد قدرت War و Strife بالاتر می رود. حالا این عدد قدرت غیر از افزایش قدرت دو شخصیت به چه کار می آید. هر مرحله از بازی بر روی هر درجه سختی، یک عدد برای بیان سختی مرحله بر اساس عدد قدرت شما دارد که یعنی می گوید مثلا میزان دشواری فلان مرحله روی درجه سختی هارد یا نرمال، به اندازه عدد قدرت ۵۰۰ است و بهتر است که وقتی می خواهید این مرحله را بروید در همین حول و حوش قدرت باشید وگرنه خیلی سخت و گاهی غیرممکن می شود اگر مثلا بخواهید مرحله با دشواری ۱۰۰۰ را وقتی عدد قدرتتان ۱۰۰ است بروید! هر چه مراحل بالاتر می روند و هر چه درجه سختی را بالاتر ببرید، عدد پیشنهادی مرحله کلی بالاتر می رود به طوری که مثلا در درجه سختی وحشتناک Apocalyptic برای کل مراحل از اول تا اخر عدد ۱۹۰۰ را قرار داده است! در حالی که مثلا مرحله یک روی درجه سختی نرمال عدد قدرت ۶۰-۷۰ می خواسته ولی حالا ۱۹۰۰ شده است در درجه Apocalyptic. اتفاقا این درجه هم برای پلات کردن بازی لازم است و باید هر ۱۷ مرحله را روی این سختی بروید و ما با قدرت ۱۴۰۰-۱۵۰۰ کل مراحل این درجه سختی را به صورت تک نفره و کوآپ تمام کردیم. در کل باید در طول روند بازی و بر اساس core های که به دست می اورید یا می خرید، صفحه Core هایتان را پر کنید و بهترین ها را قرار دهید تا مدام عدد قدرت شخصیت هایتان بالا برود.
در باری علاوه بر ماموریت های خط اصلی داستانی، به سنت بازی های نقش آفرینی چالش ها و ماموریت های جانبی یا Side Mission نیز وجود دارند تا بتوانید با انجام آن ها آیتم های جذاب و قدرتمندی به دست آورید و هر چه بیشتر Strife و War را برای ادامه ماجراجوییشان آماده و تجهیز نمایید. تازه انجام این ماموریت های جانبی در مراحل مختلف، به طور مستقیم به تروفی های بازی و گرفتن سایر آیتم ها مثل Boatman coin ها بستگی دارد و در واقع بازی با وجود تنوع بسیار و شاخه های مختلف، نهایتا یک “پکیج کامل و به هم وابسته” از نظر محتویات است و هر کاری که در بازی انجام دهید چه فرعی و چه اصلی، ربطی به داستان دارند و باعث می شوند نکات جدید و آیتم های جدیدی را بتوانید بردارید. به عنوان مثال در یک بخش از مقر مرکزی یا هاب اصلی می بینید که روی یک پلتفرم دور از شما یک سکه قرار دارد که برای تروفی لازمش دارید ولی نمی توانید به آن برسید زیرا دور است. حالا اگر ماموریت فرعی را مثلا در مرحله ۸ انجام داده باشید و تیک خورده باشد، آن وقت می بینید که وقتی به هاب برگردید بین شما آن پلتفرم دور از دسترس که سکه رویش است، یک دستگیره روی هوا ظاهر شده است و می توانید به آن برسید. این ماموریت های فرعی از آسان تا بسیار سخت را شامل می شوند ولی یک نکته در موردشان ثابت است و آن هم این است که اندازه خود ماموریت های اصلی جذاب و لذتبخش هستند و پاداش های خوبی هم می دهند.
جدا از تمام ماموریت ها و مراحل و آیتم و چالش های فرعی و…، یک بخش Arena هم در بازی وجود دارد که باید در َآن با موج های مختلف دشمنان بجنگید. این Arena هم خودش شامل بیش از ۲۰ مرحله است که در هر مرحله با ۱۰ موج دشمنان باید بجنگید (غیر از آخرین مرحله که Endless است) و بسته به امتیازتان در این بخش ها پاداش هایی می گیرید. اتفاقا یکی از تروفی های سنگین بازی هم برای همین بخش است که باید در Arena ی آخر بدون وقفه و باختن در مرحله به امتیاز ۷۰۰۰۰ برسید که واقعا سنگین و زمان بر است و واقعا با به صورت کواپ فکر می کنم تا موج حدود ۱۰۰ رفتیم تا امتیاز به ۷۰ هزار رسید و تروفی را گرفتیم. این Arena هم خودشان یک محتوای جالب و جذاب هستند که ارزش این بازی را بیشتر می کنند. همان طور که در اوایل این بخش هم خدمت شما عرض کردم، درست است که تجربه تک نفره بازی هم واقعا بی نظیر و معرکه است ولی خب کیفیت و لذت بازی کوآپ آنلاین یا اسپلیت اسکرین بیشتر هم هست و با این که مشکلات فنی نسبتا زیادی شاید برایتان پیش بیاید ولی هرگز کل تجربه شما را خدشه دار نمی کند و شما را از بازی بیرون نمی اندازد و با قطع شدن های مداوم و افت فریم و لگ آزارتان نمی دهد که این مخصوصا با اینترنت های کشور ما یک نکته بسیار مثبت است زیرا بازی هایی دیده ایم که حتی نیم ساعت هم نمی شود آنها را آنلاین و کواپ بازی کرد از بس که قطع می شوند، ولی Darksiders Genesis در این زمینه معرکه است و این را شخصا تجربه کرده ام زیرا هنگام بازی کوآپ با یکی از دوستان عزیزم، دقیقا ۷ ساعت بدون هیچ مشکلی Darksiders Genesis را کوآپ بازی کردیم و کیف کردیم.
در این حرفی که زدم جدا از نشان دادن کیفیت آنلاین بازی، یک نکته دیگر هم نهفته است و خیلی از بازیبازان با همین حرف من پاسخ نهاییشان در مورد کیفیت این عنوان را گرفته اند. می دانید چرا؟ بازی که بتواند شما را ۷ ساعت مداوم و بدون این که حتی ذره ای گذر زمان را احساس کنید پای خود بنشاند یعنی یک عنوانی بی نظیر و شگفت انگیز است و این دقیقا تعریف Darksiders Genesis است، یعنی شگفت انگیز و بی نظیر. به صورت کلی باید گفت گیم پلی Darksiders Genesis واقعا معرکه و لذتبخش و در سطح یک شاهکار این سبک از کار در آمده است و ده ها ساعت محتوای متنوع و با کیفیت با ارزش تکرار بسیار بسیار بالا را در قالب یک اکشن نقش آفرینی و ماجرایی ایزومتریک با کلی ارتقا و شخصی سازی های بسیار متنوع و انواع و اقسام فنون و قابلیت ها و کمبوها و … در اختیار بازیباز قرار می دهد تا بعد از تجربه آن، دقیقا حس و حال تمام کردن یک بازی اصلی از سری دارک سایدرز را داشته باشید و با این که دوربین بازی متفاوت است هرگز حتی ذره ای این حس را که یک بازی Darksiders اصیل را تجربه کرده اید کمرنگ نمی کند.
در زمینه صدا گذاری شخصیت ها و موسیقی های بازی، Darksiders Genesis به مانند هر سه بازی قبلی عنوانی کاملا مناسب و استاندارد است. صداگذاری شخصیت ها اعم از War و Strife و Vulgrim و Samael همگی فوق العاده انجام گرفته است و صداهای آشنای آنها (برای طرفداران سری) مثل همیشه بسیار با کیفیت و هماهنگ با شخصیت آنهاست. در واقع باید بگوییم در صداگذاری شخصیت های Darksiders Genesis هیچ گونه ایراد و نقص خاصی مشاهده نمی شود و صداگذاران بازی کار خود را به شکلی حرفه ای مثل همیشه در این سری انجام داده اند و همچنین صداگذاری های محیطی بازی هم باکیفیت در بازی انجام گرفته است. خوشبختانه سازندگان موسیقی Darksiders Genesis نیز مانند صداگذاران کار خود را به زیبایی انجام داده و شنوای موسیقی های جذابی در طول بازی هستیم و به طور کلی باید گفت ساندترک با کیفیتی برای Darksiders Genesis تدارک دیده شده است برخی از قطعاتش بسیار زیبا و شنیدنی هستند. موسیقی های متن Darksiders Genesis کاملا مناسب حال و هوای دنیای بازی هستند و بازیباز را کاملا در حال و هوای داستان و همراهی با ماجراجویی دو برادر قدرتمند یعنی Strife و War قرار داده و قطعات موسیقی متن، به نحوی عالی با داستان و اتمسفر دنیای بازی مطابقت دارند. نهایتا باید گفت صداگذاری و موسیقی در Darksiders Genesis به مانند ۳ بازی نخست سری، کاملا استاندارد و با کیفیت مناسب انجام گرفته است و کار قابل تحسینی را در این زمینه از سوی صداگذاران و آهنگسازان بازی شاهد هستیم.
بعد از بررسی زوایای گوناگون عنوان Darksiders Genesis باید با قطعیت بگویم با عنوانی طرف هستیم که قطعا هم برای دوست داران دارک سایدرز و هم نزد طرفداران دیابلو و اکشن نقش آفرینی ایزومتریک، کاملا محبوب خواهد بود. با وجود ده ها و ده ها بازی اکشن نقش آفرینی ایزومتریک که بازی کرده ام هرگز و حتی یک بار هم نگفته ام عنوانی در حد و اندازه دیابلو است زیرا هرگز نبوده اند، ولی حالا خیلی راحت به شما می گویم که برای اولین بار عنوانی در این ژانر توانسته در سطح و اندازه دیابلو عمل کند و البته خب دارک سایدرز هم اسم خیلی بزرگ و محبوبی است و چنین انتظاری هم از آن می رود. در واقع Darksiders Genesis دومین بازی برتر اکشن نقش آفرینی ایزومتریک است که تا امروز بازی کرده ام و سیستم بازی با وجود ۲ برادر محبوب و با ابهت از سواران آخرالزمان، قابلیت کو-آپ آفلاین و آنلاین، وجود پرش در بازی و چالش های پلتفرمینگ، پازل ها و معماهای محیطی، ساعت ها محتوای دارای ارزش تکرار بی نهایت بالا و قابلیت تعویض لحظه ای شخصیت در بازی تک نفره باعث شده است تا شاهد بازی خیلی خیلی بهتر و خاص تر و جذاب تری نسبت به قدرتمندترین عناوین این سبک باشیم. Darksiders Genesis اصلا و ابدا مشکلات زیاد و ویران کننده ای ندارد و واقعا مشخص است که سازندگان توانمند بازی خوب می دانسته اند که با وجود این که دوربین بازی را عوض کرده اند ولی باید عنوانی در سطح نام عظیم و محبوب دارک سایدرز بسازند و الحق و والانصاف که Darksiders Genesis یک بازی در خور این نام بزرگ است و بدون ذره ای اغراق یکی از برترین عناوین اکشن نقش آفرینی ایزومتریک در تاریخ بازی هاست.
Darksiders Genesis عنوانی است که بدون ذره ای تردید باید تجربه آن را به تمام عاشقان دارک سایدرز و علاقمندان به اکشن نقش آفرینی های ایزومتریک توصیه نمایم زیرا که ساعات فوق العاده لذتبخشی را برای آنها رقم خواهد زد و همان طور که قبل تر هم اشاره کردم محتوایی دو سه برابر یک بازی ۶۰ دلاری و قیمتی نصف آن را دارد. حالا بدجوری منتظر نسخه ای هستیم که در آن همین سیستم گیم پلی و بازی را برای دو شخصیت Death و Fury پیاده کنند و امیدواریم شاهد باشیم که چنین عنوانی را مثلا با نام Darksiders Genesis ۲ عرضه می کنند. بعد از حدود ۷۵ ساعت تجربه Darksiders Genesis، این بازی را نه تنها به شما پیشنهاد می کنم، بلکه باید بدانید که یکی از برترین پیشنهادهایی هم هست که می توانم به شما داشته باشم و حیف است فرصت تجربه این بازی که در سطح و اندازه شاهکاری مثل دیابلو ۳ است و تازه فقط ۳۰ دلار قیمت دارد را به راحتی از دست بدهید ، چرا که این بازی محتوایی دو سه برابر یک بازی ۶۰ دلاری و قیمتی نصف آن را دارد. یک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک بی نهایت خوش ساخت با گیم پلی فوق العاده متنوع و عمیق و جذاب که آن قدر نکات مثبت در تمامی زمینه ها دارد که باعث می شود لحظه لحظه ای که در حال تجربه آن هستید واقعا کیف کنید و از تجربه یک دارک سایدرز اصیل با دوربینی متفاوت و قابلیت معرکه Co-op لذت ببرید. گشت و گذار در دنیای Darksiders Genesis و انجام ماموریت ها و چالش ها و مراحل Arena و… بی نهایت لذت بخش و فوق العاده است. پس هر چه سریع تر همراه دو برادر خفن آخرالزمان یعنی Strife و War سوار اسب های بی نظیرشان شوید تا به خدمت لوسیفر و خدمت گذارانش و توطئه ای که بهشت و جهنم را درگیر کرده و به فساد و تباهی کشانده است، برسید!