امروز در این مقاله قصد داریم به بررسی بازی Evil Dead: The Game ساختهی Saber Studio بپردازیم. با ایکس باکس سنتر و نقد این بازی همراه باشید.
زمانی که بازی Evil Dead: The Game در Summer Fest سال 2020 معرفی گردید سریعا به یکی از مورد انتظارترین عناوین برای من مبدل شد و از آن روز برای تجربهی آن لحظه شماری میکردم. حقیقتا تاخیرهای متوالی این عنوان در طول سال 2021 و بازاریابی ضعیف سازندگان، به شدت من را از این که این عنوان نیز به سرنوشت Friday The 13th دچار شود نگران کرد اما خوشبختانه پس از تجربهی این بازی باید بگویم که با وجود برخی مشکلات این عنوان هر آن چیزی است که طرفداران فرنچایز Evil Dead رویایش را در سر میپروراندند.
فرنچایز Evil Dead کار خودش را در صنعت بازیهای ویدیویی چند سال پس از عرضهی فیلم فوقالعادهی Evil Dead(1981) در سال 1984 و با انتشار عنوان The Evil Dead برای کنسولهای Commodore 64، BBC Micro و ZX Spectrum آغاز کرد و از آن پس شاهد عرضهی چندین بازی مختلف در نسلهای پنجم و ششم و همچنین تلفنهای همراه بودیم که از نظر من Evil Dead: Regeneration و Evil Dead: Hail To The King برترین آنها بودند.
حال پس از گذشت 17 سال از آخرین بازی ویدیویی اقتباسی از این فرنچایز، پس از سالها نام Evil Dead در کنار میزان زیادی خون و اعضای قطع شدهی Deaditeها و قدرتمندتر از همیشه به دنیای بازیهای ویدیویی بازگشته است!
این بازی دارای بخش داستانی یا به اصطلاح یک کمپین نمیباشد اما داستانی متفاوت از فیلمها را در پس زمینهی خود روایت میکند. پروفسور Raymond Knowby در حالی که سعی بر ترجمهی کتاب Necronomicon Ex Mortis دارد به صورت تصادفی یک نیروی اهریمنی کهن را بیدار میکند که منجر به تسخیر شدن همسرش Henrietta میشود.
از همین رو او با دیدن تصویر قهرمان آسمانی (Ash) در این کتاب تصمیم به احضار او میگیرد تا با کمکش بتواند جلوی این نیروی اهریمنی را گرفته و آن را از دنیای انسانها تبعید کنند اما در تلاش برای احضار این قهرمان، بسیاری از کسانی که او را میشناختند را نیز احضار میکند و به همین دلیل است که ما شاهد حضور کاراکترهای خاطرهانگیز زیادی در این بازی به صورت همزمان در کنار یکدیگر هستیم.
و اما هدف شما در این بازی چیست؟ در حالی که این بازی در شاخهی Asymmetrical Horror قرار میگیرد اما تفاوتهای زیادی با عناوین مطرح این ژانر از جمله Dead By Daylight دارد و بیشتر به عنوانی همچون Resident Evil Resistance شباهت دارد و میتوان گفت الگوبرداریهای مثبتی از این عنوان داشته است. شما در این بازی میتوانید در نقش Kandarian Demon یا همان هیولاهای نمادین این فرنچایز، سعی در نابودی تیم Survivorها داشته باشید یا اینکه در تیمی چهارنفره متشکل از بسیاری از کاراکترهای فوقالعادهی این فرنچایز با انجام Objectiveها، خود را آماده کنید تا در مقابل ارتش Deaditeها بایستید و آنها را از دنیای انسانها محو کنید.
شما در نقش Survivorها وظیفه دارید 3 قطعه نقشه را در مپ گستردهای که در آن قرار گرفتهاید پیدا کنید و با استفاده از آن مکان دقیق Kandarian Dagger و صفحات Necronomicon بیابید. پس از به دست آوردن خنجر و صفحات کتاب، به مبارزه با Dark Ones بپردازید و در نهایت با استفاده از کتاب، اهریمن را از دنیای انسانها تبعید کنید. لازم به ذکر است که شخصی که در نقش Demon بازی میکند در طول انجام این Objectiveها با استفاده از قابلیتهای اختصاصی، ترساندن، تسخیر کردن بازیکنهای تیم مقابل و همچنین کنترل ارتشی که در اختیارش است، سعی بر متوقف کردن تیم Survivors دارد.
کانسپت کلی بازی به دلیل نامتقارن بودن تیمها در شاخهی Asymmetrical قرار میگیرد اما تفاوت بزرگ این بازی با بسیاری از عناوین مشابه، توانایی مبارزه و دفاع تیم بازماندگان از خودشان است در حالی که در بازیهایی همچون Dead By Daylight و Friday The 13th شما در نقش Survivorها محدودیتهای زیادی در دفاع از خود دارید و بیشتر در حال فرار و گریز از قاتلهایی هستید که شما را تعقیب میکنند.
علاوه بر بخش آنلاین، این بازی بخشی به نام Missions را در اخیارتان قرار میدهد که در حال حاضر شامل 5 مرحلهی متفاوت است. شما با انجام هر یک از این مراحل میتوانید برخی از کاراکترها را آنلاک کرده تا در بخش آنلاین به آنها دسترسی پیدا کنید و همچنین یک نوار صوتی از پروفسور Knowby نیز در اختیارتان قرار میگیرد که در آن، داستان پیدا کردن کتاب Necronomicon را تا زمان تسخیر همسرش و احضار قهرمانهای بازی روایت میکند.
این مراحل دارای کاتسینهای خاصی نیستند و صرفا با استفاده از برخی تصاویر، روایت کنندهی بخشهای نمادینی از فیلمهای این فرنچایز یا سناریوهای تازه از کاراکترهایی همچون King Arthur هستند. به طور کلی این مراحل صرفا سعی دارند به عنوان یک بخش بسیار چالش برانگیز برای پلیر در راستای آنلاک کردن کاراکترهای بازی عمل کنند و در حالی که سناریوهای جالبی را به تصویر میکشند اما نباید انتظار یک بخش <<کمپین>> را از آن داشت.
با این وجود این بخش از مشکلاتی رنج میبرد که بزرگترین آنها نداشتن Checkpoint در طول مراحل است. برخی از این مراحل بسیار چالش برانگیز هستند و با وجود آن که هر کدام حدود 15 تا 20 دقیقه برای به پایان رساندن زمان نیاز دارند اما به دلیل نبود هیچگونه Checkpoint و یا سیوی در طول آنها، شما در صورت شکست خوردن مجبور هستید دوباره از همان ابتدا به پای تجربهی این مراحل بنشینید که میتواند خستهکننده و تکراری شود.
کلاس بندیها و خصوصیات اختصاصی آنها حالتی تاکتیکالتر به این بازی میبخشند و بحث کار تیمی و ساخت یک تیم ایدهآل برای پیروزی علیه اهریمن را پیش میکشند. کلاسها و ترکیبهای تیمی ساخته شده بر اساس آنها تقریبا نصف راه برای رسیدن به پیروزی است و در صورتی که افراد تیم، بر اساس استراتژی و نیازهای تیم کاراکترهای خود را انتخاب نکنند ممکن است منجر به شکست آنها شود. در تصویر بالا که یکی از پیروزیهای من در بازی نمایش داده شده است، شاهد حضور یک Warrior، دو Support و یک Leader هستیم. حال بگذارید نگاهی به کلاسهای مختلف بازی در دو تیم مختلف بیندازیم.
تیم Survivorها شامل 4 کلاس متفاوت است که عبارتند از:
Demonهای بازی نیز شامل 3 کلاس متفاوت است:
لازم به ذکر است که تمامی کلاسها دارای خصوصیات خاص خود هستند و در واقع این خصوصیات به عنوان قابلیتهای Passive برای آن کلاس به شمار میروند و هر یک از کاراکترها و یا هیولاهای حاضر در آن کلاس نیز از قابلیتهای اختصاصی خود برخوردارند که برای پرهیز از طولانی شدن نقد از پرداختن به هر یک از آنها پرهیز میکنیم.
لازم به ذکر است از آن جایی که Ash کاراکتر بسیار محبوبی در بین طرفداران این مجموعه است و سازندگان نیز از این موضوع به خوبی با خبر بودهاند، ما شاهد حضور یک Ash از فیلمها و سریالهای مختلف در هر یک از کلاسهای بازی هستیم که به همهی پلیرها اجازه میدهد با کاراکتر Ash بازی کنند و این اقدام سازندگان را میتوان یک Fan Service همه جانبه در نظر گرفت که برای من به شدت خوشآیند بود. البته اگر تمامی پلیرها یکی از Ashها را انتخاب کنند ممکن است کمی از ساختار تیم ایدهآل دور شوند اما در نهایت هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد.
حال که کلاسها را معرفی کردیم، وقت آن رسیده است که به سراغ گیمپلی بازی که هستهی اصلی این بازی محسوب میشود برویم.
گیمپلی بازی Evil Dead: The Game یکی از برترین بخشهای آن محسوب میشود. ما شاهد چرخهی گیمپلی لذتبخش و بعضا اعتیادآوری هستیم که برای طرفداران این مجموعه حسابی خوشآیند خواهد بود. یکی از بزرگترین تفاوتهای گیمپلی این بازی با عناوین مشابهاش، تاکید المانها و مکانیزمهای بازی بر کار تیمی و اهمیت فوقالعاده بالای آن در راستای پیروزی است.
به عنوان مثال در این بازی یک مکانیزم ترس تعبیه شده است که اگر به حد مشخصی برای هر کاراکتر برسد، به Demon اجازه میدهد تا آن بازیکن را تسخیر کند و به دیگر بازیکنان حمله کند. یکی از بهترین راهها برای پایین نگه داشتن میزان ترس کاراکترتان، نزدیک بودن به هم تیمیهایتان و حرکت گروهی است. از دیگر راهها پایین آوردن میزان ترس، ایستادن در نور و یا روشن کردن آتش و یا چراغهای نفتی پخش شده در مپ بازی است.
همچنین Ability کاراکتر Ash از کلاس Support نیز میتواند ترس هم تیمیهایش را از بین ببرد که خود گواه بر اهمیت قابلیتها و استفادهی درست از آنها در قبال تیم است چرا که در نهایت هر چقدر هم قوی باشید باز هم اگر یک تیم بالانس و منسجم نداشته باشید قطعا در مقابل Demon شکست خواهید خورد.
در ابتدای مقاله دربارهی روند کلی مچهای بازی توضیح دادم اما حال میخواهم کمی عمیقتر وارد مبحث گیمپلی دو طرف حاضر در بازی بشوم.
شما در ابتدای بازی بدون هیچ اسلحهای Spawn خواهید شد(البته برای برخی کاراکترها همچون Ash در کلاس Leader وارد شدن به مچ با یک اره برقی با آنلاک کردن Skillهای او میسر میگردد) و باید در طول مچ با پیدا کردن اسلحهها و Pink Fها خود را مسلح کنید و Perkهای کاراکتر خود را نسبت به خصوصیات، Skillها و همچنین کلاسی که در آن قرار دارد ارتقا دهید.
در تمام جعبههای پخش شده در مپ بازی به نسبت رنگ آن، Pink F وجود دارد که با استفاده از آن میتوانید Perkهای کاراکتر خود را ارتقا دهید. این Perkها شامل Melee، Ranged، Health و… میشود که ارتقای هر کدام از آنها تاثیر به سزایی بر چگونگی ایستادگی و مبارزهی شما در مقابل Demon بازی میگذارد.
در این بازی ما شاهد طیف گسترده و متنوعی از اسلحههای سرد و گرم هستیم. از گوشت کوب و اره برقی Ash گرفته تا طپانچه و شاتگان محبوب Ash یعنی Boomstick. البته لازم به ذکر است که این اسلحهها علاوه بر تنوع ظاهری، از Statsها و خصوصیاتی همچون Damage، Range و… متفاوتی برخوردار هستند و هر کدام انیمیشنهای مبارزه و فینیشرهای متفاوتی را به نمایش میگذارند. لازم به ذکر است که اگر در طول مچ و تا قبل از استیج پایانی هر یک از افراد تیمتان کشته شود شما با بدست آوردن روح او، توانایی بازگرداندن او به زندگی را از طریق Shrineها خواهید داشت. در گذشته بیشتر در عناوین Battle Royale شاهد چنین مکانیزمی بودهایم.
سیستم مبارزات بازی تشکیل شده از ضربات سبک، سنگین و همچنین Dodge است که درحالی که در ظاهر ساده به نظر میرسد نیازمند کمی تمرین برای یادگیری کمبوهای موثر و جاخالی دادنهای به موقع است. انیمیشن مبارزات بازی نیز بسیار روان و لذتبخش است و سنگینی ضربات به خوبی احساس میشود همچنین تنوع اسلحههای بازی باعث میشود شاهد تنوع بسیار خوبی در فینیشرها یا به اصطلاح Glory Killهای خونین و خشن بازی باشیم.
به طور کلی گیمپلی بازی و انیمیشنهای مبارزات بازی بسیار لذتبخش و روان هستند و قطعا انتظار شما را از یک عنوان Evil Dead برآورده خواهند کرد.
علاوه بر اسلحهها ما شاهد وجود وسایل نقلیه نیز در این عنوان هستیم. ما شاهد حضور یکی از نمادینترین وسایل نقلیهی این فرنچایز یعنی Delta هستیم و رانندگی با آن برای بسیاری از طرفداران جذاب است اما متاسفانه فیزیک وسایل نقلیه در این بازی بسیار ضعیف پیاده سازی شده است به طوری که احساس میکنید در حال راندن یک ماشین اسباب بازی هستید که هیچ وزنی ندارد. همین فیزیک ضعیف باعث به وجود آمدن باگهایی از جمله چپ کردن ماشین، فرو رفتن بخشی از آن در زمین و یا حتی پرتاب شدن آن در اثر عبور از یک مانع است.
اگر یادتان باشد فیلمهای این مجموعه همیشه زاویه دید نیروی اهریمنی را از دید اول شخص نمایش میدادند، در این بازی نیز شما بیشتر زمان مچ را به صورت اول شخص سپری میکنید و با باز کردن پرتالها و ارتقای قابلیتهای خود، تیم مقابل را سلاخی کنید. در گیمپلی Demonها شباهتهای بسیاری به عنوان Resident Evil Resistance دیده میشود.
به طور کلی روند گیمپلی Demonها نیز شباهت زیادی به Survivorها دارد اما در قالبی کاملا متفاوت به تصویر کشیده میشود. شما باید با جمعآوری Infernal Energy و جای گذاری تلهها در سراسر مپ بازی، لول هیولای خود را ارتقا دهید، Perkهای آن را آنلاک کنید و سپس به ارتقای خصوصیات او با توجه به پلیاستایل و استراتژی خود بپردازید. بسته به نوع هیولایی که تحت کنترل شماست باید استراتژی متفاوتی بچینید و با احتیاط پیش بروید.
در نقش Demon قابلیتهای جالبی در اختیارتان قرار میگیرد و شاهد تنوع بسیارخوبی در تلهها و چگونگی آنها هستیم. به عنوان مثال شما میتوانید در داخل جعبههای بازی دست قطع شدهی Ash را قرار دهید و زمانی که بازیکنان تیم مقابل اقدام به باز کردن این جعبهها میکنند این دست به آنها حمله میکند و علاوه بر Damage دادن، میزان ترس آنها را نیز ارتقا میدهد. Demon همچنین امکان تغییر این تله به Ashهای کوچک را نیز دارد(اگر فیلم Army of Darkness را تماشا نکردید احتمالا متوجه منظورم نخواهید شد) که انیمیشن و عملکردی متفاوت را به نمایش میگذارد.
از دیگر تلههای بازی میتوان به جاسازی تله در درختان بازی اشاره کرد که با نزدیک شدن بازیکنان به آنها فعال شده و توسط درخت مورد حمله قرار میگیرند و تا حدودی به عنوان جامپ اسکر نیز به کار میرود. علاوه بر تله، شما توانایی تسخیر بسیاری از چیزها را دارید!
اگر دیدید تیم مقابل سوار ماشینی شده و در حال فرار هستند، شما میتوانید ماشینشان را تسخیر کنید، آنها را بیرون بیندازید و سپس ماشین را به سمت دره یا یک مکان دور برانید به طوری که دیگر دستشان به آن نرسد. علاوهبر ماشینها، Demonها قادر به تسخیر پلیرهای ترسیده و یا هیولاهای ارتش خود نیز هستند که در کنار تنوع خوبی که به گیمپلی Demonها میبخشد به شما اجازه میدهد تا قبل از آمادگی کامل هیولایتان یا به اصطلاح همان Boss کلاستان، در مبارزات به صورت جزئی شرکت کنید.
قابلیت نهایی شما در نقش نیروی اهریمنی، استفاده از Bossای است که کلاستان در اختیارتان قرار میدهد به عنوان مثال اگر کلاس Puppeteer را انتخاب کنید، میتوانید با ارتقای لول، جمعآوری Infernal Energy کافی و آنلاک کردن قابلیتهای خود، کنترل Eligos را بدست گرفته و به صورت گسترده به مبارزه با تیم مقابل بپردازید. هر کدام از Bossهای حاضر در بازی دارای سبک مبارزه و Abilityهای اختصاصی خودشان را دارند. این تفاوتها، باعث متمایز شدن این Bossها میشود و تنوع بسیارخوبی به بازی میبخشد و به همین دلیل هر دو طرف بازی در هر مچ نیازمند یک استراتژی متفاوت و دقیق برای مقابله با یکدیگر هستند.
همانطور که میدانید این گونه بازیها اکثر مواقع از مشکل بالانسینگ رنج میبرند و در حالی که موضوعی کاملا عادی است اما دشواریهای مختص خودش را دارد و سازندگان باید به شکلی منطقی به سراغ فیکس کردن آن بروند. به عنوان مثال بسیاری از پلیرهای بازی Dead By Daylight اعتقاد دارند که اخیرا این بازی بیشتر Survivor محور شده است! و یا شخصا اعتقاد داشتم که Jason در عنوان Friday The 13th از قدرت بیش از اندازهای نسبت به Survivorها برخوردار بود و حتی وجود کاراکترهایی همچون Tommy Jarvis را بیمعنا میکرد.
این عنوان نیز از این قائده مستثنی نیست و در حال حاضر شاهد OP بودن بیش از اندازهی Eligos از کلاس Puppeteer هستیم به طوری که در حدود 60 تا 70 درصد از مچها شاهد حضور این کلاس و Boss هستیم و از همین رو بسیاری از تیمهایی که از پلیرهای معمولیتر تشکیل شدهاند و یا کار تیمی و کوردینشن کافی ندارند به هیچ عنوان نمیتوانند در مقابل Eligos جان سالم به در ببرند. البته همچنان اگر از یک تیم مجهز و بالانس و همچنین کار تیمی مناسب برخوردار باشید تا حدود زیادی شانستان را در مقابل Eligos افزایش میدهد.
خوشبختانه سازندگان کمی قبل از عرضهی بازی اعلام کرده بودند که با جمعآوری نظرات بازیکنان در راستای بالانس کردن بازی اقدام خواهند کرد و در حال حاضر در حال جمعآوری بازخوردهای بازیکنان هستند اما تا زمان انتشار این نقد هنوز اقدامی در این باره صورت نگرفته است.
یکی از مواردی که ارزش تجربهی چندین بارهی این بازی یا به اصطلاح Replay Value آن را افزایش میدهد، درخت مهارتها گسترده و عمیق آن است. هر یک از کلاسهای بازی دارای درخت مهارت اختصاصی خودش است که برای همهی کاراکترهای حاضر در آن کلاس یکسان است اما ترتیب و چگونگی آنلاک کردن مهارتها به شما بستگی دارد. شما با توجه به کاراکتر مد نظرتان، قابلیت اختصاصیاش و همچنین پلیاستایلتان میتوانید به شکلهای متفاوتی به آنلاک کردن مهارتها بپردازید.
شما با بازی کردن با Survivor یا Demon مورد علاقهتان میتوانید XP به دست آورید لول او را بالا ببرید، همچنین پس از پایان هر مچ، مقداری Point در اختیار شما قرار میگیرد که با استفاده از آنها میتوانید لول کاراکتر مورد علاقهتان را بالا ببرید، Skill Point دریافت کنید و به ارتقای شخصیت مدنظرتان مشغول شوید. همچنین با بالا رفتن لول کاراکترتان برخی مهارتهای خاص برای آنها آنلاک خواهد شد همچون قابلیت Ash در کلاس Leader که بالاتر به آن اشاره کردم.
عمق و گسترده بودن درخت مهارتها، باعث میشود زمان بیشتری به بازی بپردازید و دائما Survivorهای مورد علاقهتان را ارتقا دهید و از بازی کردن با آنها لذت بیشتری ببرید. لازم به ذکر است که مچ میکینگ بازی بر اساس لول شما و کاراکترهایتان انجام میشود تا عدالت بین پلیرها برقرار شود و افراد ضعیف با افراد قدرتمندتر وارد یک بازی نشوند.
البته باید اشاره کنم که ارتقای کاراکترها به دلیل کند بودن سیستم Progression میتواند زمان بر باشد و این مشکلی است که نیازمند فیکس شدن است. میزان XP دریافتی نسبت به زمان مچ کافی نیست و از همین رو به نظرم سازندگان با افزودن یک بخش Challenges و ارائهی چلنجهایی برای کامل کردن و دریافت XP بیشتر، این مشکل را برطرف کنند.
یکی دیگر از بخشهای قدرتمند این بازی صداگذاری و گرافیک آن است. حقیقتا زمانی که تریلر گیمپلی بازی منتشر شد از گرافیک فنی و نورپردازی بسیارخوب بازی شگفتزده شدم اما با خودم گفتم احتمالا محصول پایانی کمی Downgrade داشته باشد اما خوشبختانه شاهد همان گرافیک بسیارخوب و پر جزئیاتی هستیم که در تریلرها شاهدش بودیم. به عنوان مثال اگر توجه کنید در تصویر بالا شاهد نشستن برف بر روی لباس و حتی تبر Ash هستیم که در حالی که یک مسئلهی عادی برای استانداردهای امروزی است اما برای یک بازی AA قابل تحسین است و جلوهی ظاهری واقعگرایانهتری به بازی میبخشد.
در زمینهی طراحی مپها و محیط نیز شاهد تنوع بسیارخوب و توجه عالی سازندگان به جزئیات هستیم که نشان دهندهی توجه بالا به خصوصیات خاطرهانگیز این فرنچایز و ارزش قائل شدن آنها برای این موارد است، گویی که این بازی توسط طرفداران واقعی این فرنچایز ساخته شده است. به عنوان مثال کلبهی معروف بازی که دو قسمت اول فیلمها در آن جریان داشت، جز به جز به همان شکل طراحی و ساخته شده است و اولین باری که وارد آن شدم، تمام خاطرات و ترسهایی که با قسمت اول در این کلبه تجربه کردم برایم تداعی شد.
تمامی ساختمانها و سازههای حاضر در مپهای بازی قابل ورود هستند و همچنین ما شاهد شرایط آب و هوایی متفاوت از جمله برفی و بارانی نیز در این بازی هستیم. همچنین گاهی اوقات مچ را در زمان غروب آفتاب شروع میکنید و آرام آرام شاهد تاریکتر شدن هوا خواهید بود.
اتمسفر بازی سنگینی خاص خودش را دارد و همراه با موسیقیها و سمفونیهای کلاسیک دلهرهآور این فرنچایز به خوبی یک فضای مرموز و ناامن را به ارمغان میآورند به طوری که گاهی اوقات تنها قدم زدن در جنگل و به دور از هم تیمیهایتان باعث بروز احساس ناامنی و استرس میشود که در یک عنوان آنلاین محور یک دستاورد مثبت محسوب میشود.
و اما در آخر به صداگذاری کاراکترها میرسیم. تمامی Survivorها و Demonهای بازی صداگذاری اختصاصی خود را دارا هستند و بسیاری از بازیگران محبوب فرنچایز از جمله Bruce Campbell افسانهای برای صداگذاری شخصیتهایشان بازگشتهاند. همهی کاراکترها در شرایط مختلف دیالوگهای اختصاصی خود را دارا هستند و کاراکتر Ash همچنان همان شخصیت دوستداشتنی است و جوکهای تک جملهای معروفش را به نمایش میگذارد که لذت تجربهی بازی را چندین برابر میکند.