کلامِ تاریخ، کلامی است به شدت شایسته توجه و در عین حال شایسته تأمل. همانطور که یک بار فردی گفت: «تاریخ بیشتر حدس میزند!» و بعد از آن رفت و پیدایش نشد. منظورش این بود که تاریخ، محل یافتن ارتباط است و به تصویر کشیدن راستیها از این رشتههای بی سروته. به دنبال ابتدا و نهایت این رشتهها دویدن اما، محل آموزش و تحصیل آدم است. که هر حاضری، در اثنای حضورش تاریخچهای چه بسا اندک دارد و به هنگام نبودش هم، تاریخچهای. بازی ویدیویی، اگر حاضرِ این جهان است و نقشش، ایستادن در نقطهای از تاریخ، پس شایسته است تا از احوالش بگوییم و بنویسیم تا علاقهمندان اگر روزی خواستارش بودند، در این محل تصویری کموبیش دیدنی از این دنیای بازیهای ویدیویی داشت باشند. تصویری گزیده از تاریخی پراز نکات و حرفهای تازه و نو. کنسولهای بازی، میهمانان جدید مردم بودند که در دوران پیری قرن بیستم، سر از لانه درآوردند. حرفهایی زدند و لایق توجه شدند تا امروز رقمهای سرسامآور فروش نسلهای جدیدشان، جایزه ارزشمند این ابتکار و تحول باشد. در سری مقالاتی با نام سرگذشت جعبههای جادویی، تاریخچه کنسولهای بازی را از زبان ایکس باکس سنتر میشنویم. جعبههایی که تلویزیون نیستند، اما هنوزهم حرف میزنند و حرفشان، شایان توجه است.
پیشنیازها: دستگاه سرگرمی
کنسولهای بازی اما، از آن دست مهمانهایی بودند که کمی دیر به مهمانی میآیند. در نیمه قرن بیستم میلادی، اولین «دستگاه سرگرمی» ثبت شد. حضور لامپهای پرتوی کاتدی که از منبع الکتریکی برای ایجاد تصاویر استفاده میکردند، باعث شد تا فردی به نام توماس گلداسمیت (Thomas Goldsmith) به همراه استل رِی (Estle Ray) به تولید «دستگاه سرگرمی لامپ پروتوی کاتدی» بپردازند. نخستین بازی برپایه تعامل که از الکتریسیته برای پردازش تصاویر استفاده میکرد. به علاوه لامپهای پرتوی کاتدی که توانایی ایجاد تصاویر بر صفحهای آغشته به فلورسنت را داشتند. رنگ سبز تصاویر در بازی مثل Tennis For Two نیز به دلیل حضور فلورسنت است. البته درنهایت، دستگاه سرگرمی گلداسمیت و ری هیچگاه به مرحله تولید انبوه نرسید و بنابراین، به سختی میتوان صنعت بازیهای ویدیویی را متأثر از حضور این دستگاه دانست. به علاوه، فعالیت ارائه شده توسط این دستگاه بازی، هیچگاه یک «بازی ویدیویی» شناخته نشد. اغلب به دلیل صفحه نمایش الکترونیکی و فاصله زیاد با کلمه «ویدیویی» که بعدها، به یمن حضور تلویزیون شکلی جدید به خود گرفت. پس از آن بازیهایی مثل Bertie the Brain شدند که هنوز هم به شدت با بازیهای امروزی تفاوت داشتند. فضا هنوز برای تجاریسازی بازیها آماده نشده بود و اکثر بازیها در نیمه دوم قرن بیستم، پروژههای دانشگاهی و تحقیقاتی بودند. همین پروژهها البته، درنهایت فضا را برای حضور بازیهای زیبایی مثل Tennis For Two و بازی Spacewar! آزاد کرد.
داستان شکلگیری بازی Tennis For Two، داستانی از جنس جنگ است. تلاشهای ایالات متحده برای سرمایهگذاری روی دانشمندان در هنگام جنگ جهانی دوم شدت گرفت. در سال ۱۹۴۶، دولت ایالات متحده تصمیم گرفت تا سه مرکز مهم تحقیقاتی در سراسر کشور تشکیل دهد. یکی از این مراکز، آزمایشگاه ملی Brookhaven بود. وظیفه خاص این آزمایشگاه، تحقیقات ابتدایی در زمینه انرژی اتمی بود. پس از آمادهسازی، آزمایشگاه به شدت مشهور شد. مرکز ملی Brookhaven در کمیکهای مخصوص اسپایدرمن حضور داشت، در فیلمها حضور داشت و نامش میان مردم به شدت شنیده شده بود. درنهایت همین مورد باعث شد تا مردم برای بررسی آنچه که درون این مرکز اتفاق میافتد کنجکاو شوند. به خصوص آنکه در آن محل تحقیقاتی برای انرژی اتمی در جریان بود. آزمایشگاه هم به بازکردن دربهای خود به روی مردم به این نگرانیها پاسخ داد. در ادامه، روزهای مخصوص برای حضور مردم در آزمایشگاه آماده شدند و مردم در ساعاتی خاص به بخشهای مختلف مرکز مراجعه میکردند تا از فعالیتهای تیم حاضر بازدید کنند. هر بخش، سعی میکرد به نوعی با ارائه کارهای جدید و نوآورانه، توجه مردم را جلب کند. اما یکی از این قسمتها، به شدت از بقیه جلوتر بود: بخشی که William Higinbotham در آن زندگی میکرد!
شروع حیات دستگاههای آرکید، اولین نفسهای نوزادی به نام «صنعت بازیهای ویدیویی» بود. دستگاههای آرکید در دهه ۷۰ میلادی، به کمک فناوریهای جدید در ساخت تلویزیونها پرشی بلند در تاریخ بازیهای ویدیویی شمرده شدند. جعبه جادویی درنهایت باعث شد تا اولین بازی آرکید با نام Computer Space در سال ۱۹۷۱، چشمانش را باز کند. یک سال بعد، نولان باشنل (Nolan Bushnell) که خود بازی Computer Space را طراحی کرده بود، کمپانی آتاری را به دنیا آورد و به ساخت یک بازی جدید با نام Pong پرداخت. بازی آرکید پونگ به شدت محبوب شد و هزاران نسخه از این بازی به فروش رفت. پس از آن، شرکتها و افراد زیادی به سرعت سعی در ساخت بازیهایی داشتند که شبیه به بازی پونگ، اولین محصول رسمی آتاری باشند. یکی از این بازیهای مشابه، بازی Table Tennis بود که بر روی اولین کنسول بازیهای ویدیویی، یعنی کنسول مگناوکس اودیسه (Magnavox Odyssey) منتشر شد.
نسل اول: حماسه فضایی
با روی کار آمدن تلویزیونها، صفحههای نمایش دیگر آن سنگینی سابق را نداشتند. حالا دیگر صفحه نمایشهای کوچک میتوانستند به جای حضور در آزمایشگاههای سطح بالای ملی، در خانههای مردم به سادهترین شکل ممکن حضور پیدا کنند. اولین شخصی که کمر همت برای انجام این جهش بزرگ بست، کسی نبود جز رالف بائر (Ralph Baer) که امروزه او را با نام «پدر بازیهای ویدیویی» میشناسند. نسل اول کنسولهای بازی، حماسهای فضایی بود که بازیها را از آزمایشگاهها و دانشگاه، به خانهها آورد. حماسهای که با کنسول Magnavox Odyssey در سال ۱۹۷۲ آغاز شد و تا سال ۱۹۸۰ میلادی ادامه داشت. رالف بائر از سالها قبل، در فکر ساخت یک کنسول خانگی بود. او تلویزیونها را خوب میشناخت و میدانست چگونه باید از آنها استفاده کند. با قیمت ۱۰۰دلار آمریکا در آن زمان که رقم نسبتاً متوسطی بود. در هر صورت، کنسول مگناوکس اودیسه با چند بازی مانند Table Tennis و Submarine کار خود را آغاز کرد.بازیکنان باید از آنالوگهای الکتریکی سادهای برای کنترل بازی استفاده میکردند. کنسولهای نسل اول، معمولاً بازیهای بسیار سادهای مثل بازی پونگ داشتند. خط و نقطه تقریباً اصلیترین حاضرانی بودند که برروی صفحه نمایش حاضر میشدند و بیشتر این کنسولها، فاقد صوت بودند. به دلیل نبودن کارتریج، بازیکنان تنها میتوانستند بازیهایی را تجربه کنند که از ابتدا در این کنسولها قرار داشتند. کنسول مگناوکس اودیسه تا پایان عمرش نزدیک به ۳۵۰هزار نسخه فروخت و به یکی از نامهای موفق آن نسل به عنوان یک کنسول خانگی تبدیل شد.
رقابت در نسل اول به همین سادگی پایان نیافت. در سال ۱۹۷۵، آتاری از کاروان عقب نماند و با انتشار کنسول Pong، بازی پونگ را دوباره در قالب یک کنسول خانگی عرضه کرد و تجربه این بازی را بر روی تلویزیونهای خانگی امکانپذیر شد. متاسفانه کنسول پونگ توانایی اجرای تنها یک بازی را داشت و آن هم بازی پونگ بود! به همین دلیل فروش این کنسول خانگی نسبت به دیگر رقبا مخصوصاً کنسول جدید تلاستار (Telstar) بسیار کمتر بود. تلاستار یک سال پس از عرضه کنسول آتاری در سال ۱۹۷۶ میلادی منتشر شد و با بازیهای ورزشی مثل تنیس، هاکی، هندبال و یک بازی به نام Jai Alai توانست نام خود را بالا بکشد. بعدها، ۱۴ مدل مختلف از این کنسول منتشر شد که درنهایت، همگی دست در دست هم به فروش یک میلیون واحدی این کنسول تازهوارد کمک کردند که در نسل نخست کنسولها رقم بسیار قابل توجهی بود. با اینکه اکثر این مدلها بازیهای مشترک داشتند، لیکن در برخی از مدلها، بازیهای جدید و انحصاری هم بودند که به همراه طراحی جدید، ویژگیهای اضافه به کنسول اصلی وارد میکردند. شاید بتوان گفت، اولین نام و کمپانی که ایده طراحی مدلهای جدید در یک نسل را داشت همین کنسول تلاستار بود که در ابتدا توسط کمپانی Coleco منتشر شد.
آتاری که از عملکرد کنسول پونگ راضی نبود، دوباره دست به ساخت یک کنسول جدید در نسل اول بازیهای ویدیویی زد. کنسول خانگی ویدیو پینبال (Video Pinball) در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. برخلاف کنسول پونگ، محصول جدید آتاری شامل چندبازی مختلف میشد. بسکتبال، پینبال و بازی Breakout در این کنسول حاضر بودند که بعدها به شدت باعث ثابت شدن پای آتاری در ساخت کنسولهای بازی شدند. ویدیو پینبال به خوبی از رنگها و نمایش کامل تصاویر با جزئیات استفاده کرد و برای هر بازی، شیوه کنترلی مخصوص تعریف کرد. متاسفانه کنسول جدید آتاری قبل از اینکه برای تصرف نسل اول آماده شود، زیر سایه یک نام تازه و جدید بود که در آینده، به شدت در صنعت بازیهای ویدیویی تاثیرگذار شد. کنسول کالر تیوی-گیم (Color TV-Game) توسط کمپانی Nintendo در سال ۱۹۷۷ منتشر شد و تنها در کشور ژاپن، سه میلیون نسخه فروخت! بازیهای Block Breaker و Racing 112 از بازیهای اولین کنسول تاریخ نینتندو بودند. مجموعهای از پنج مدل از این کنسول منتشر شد که مدلهای اول تا چهارم سرجمع رقم رویایی نسخههای به فروش رفته را ساختند. از سال ۱۹۷۰ به بعد، کمپانی نینتندو تصمیم گرفت تا از بازار اسباببازیها و بازیهای کارتی، به سمت بازار در حال رشد بازیهای ویدیویی حرکت کند. تصمیمی که پس از معرفی و موفقیت بازیهای آرکید گرفته شد. درنهایت کنسول Color TV-Game به یک موفقیت بینظیر برای نینتندو تبدیل شد. فروش بیسابقه این کنسول یک جهش اقتصادی بزرگ برای نینتندو بود. موفقیتی که باعث شد نینتندو در آینده نیز به ساخت کنسولهای خانگی ادامه دهد. نینتندو به شدت تحت تاثیر موفقیت دیگر عناوین بازی بود و با آوردن فرمولهای موفق گذشته به ژاپن، موفقیتی دست نیافتنی در ژاپن بهدست آورد. البته کنسول دیگری در ژاپن به نام APF TV Fun نیز منتشر شد که بازیهای مشابه پونگ را به بازیکنان هدیه میداد ولیکن هیچگاه به موفقیت اولین سری کنسولهای نینتندو نرسید.
نسل دوم: طلوع کنسولهای خانگی
نسل دوم کنسولهای بازی به طور رسمی از سال ۱۹۷۶ آغاز شد. تطابق زمانی میان کنسولهای نسل اول و دوم، ناشی از نبود هماهنگی و ثابت نبودن تعاریف در ابتدای کار بود. با عرضه کنسول چنل اف (Channel F) توسط کمپانی Fairchild آغاز شد. کنسول چنل اف اولین کنسول خانگی بود که از کارتریجها و ریزپردازنده استفاده میکرد. با وجود قیمتی حدود ۱۶۹ دلار، این کنسول موفق شد ۲۵۰هزار نسخه به فروش برساند. دوران طلایی بازیهای آرکید هم در این زمان فرارسیده بود و بازیهای ویدیویی به شدت میان مردم محبوب شده بودند. نسل دوم کنسولهای بازی، تعداد زیادی کنسول را دربرمیگرفت. با شنیده شدن صدای موفقیت کنسولهای بازی در نسل اول، کمپانیهای جدیدی وارد عرصه شدند تا شانس خود را برای برنده شدن این مبارزه امتحان کنند. درنهایت، ۱۵ کنسول مختلف در نسل دوم منتشر شدند که رقم بسیار بالایی نسبت به امروز است. کنسول Magnavox Odyssey 2، که کنسول قبلی خانوادهاش و در واقع پدرش، به عنوان اولین کنسول تاریخ شناخته میشود نیز در نسل دوم حاضر بود. این محصول که توسط کمپانی Philips منتشر شد، با نام Philips Odyssey 2 نیز شناخته میشد که در سال ۱۹۷۸ به دست بازیکنان رسید. این کنسول درنهایت حدود یک میلیون نسخه فروخت که پیشرفتی بسیار خوب نسبت به کنسول قبلی شمرده میشد. مگناوکس اودیسه ۲، البته در کنار دو نام Atari 2600 و Intellivision از محصولات محبوب نسل دوم بودند. کنسول Intellivision در سال ۱۹۷۹ عرضه آزمایشی خود را تجربه کرد و تا چهار سال بعد از آن، بیشتر از سه میلیون نسخه فروش را تجربه کرد.
گل سرسبد کنسولهای نسل دوم اما، بهدست آتاری با تجربه شکل گرفت. کنسول Atari 2600 بدون شک مهمترین نام نسل دوم بود. نجات دهنده بازیهای ویدیویی در آمریکای شمالی و البته یکی از ماندگارترین محصولات حوزه بازیهای ویدیویی، تنها برخی از افتخارات این کنسول بازی هستند. در سال ۱۹۷۷، آتاری ۲۶۰۰ وارد بازار ایالات متحده شد. با قیمتی حدود ۲۰۰ دلار، کنسول طلایی آتاری در نسل دوم بازیها، فروشی به اندازه ۳۰ میلیون نسخه را تجربه کرد که تا آن زمان در تاریخ کنسولهای بازی بیسابقه بود. به واسطه این رقم شگفتانگیز، کنسول نسل دومی آتاری تا ۱۵ سال بعد از عرضه زنده ماند و باعث شد تا نسل دوم، به عنوان طولانیترین نسل بازیهای ویدیویی شناخته شود. با پشتیبانی از کارتریج، آتاری ۲۶۰۰ بازیهای نمادین و تأثیرگذار زیادی به بازار وارد کرد. بازیهایی مانند Ms. Pac-Man و Space Invaders که در فروش از آمار بسیار خوبی برخوردار بودند. اکثر بازیهای آتاری ۲۶۰۰ بر روی آرکید نیز اجرا میشدند به همین دلیل شهرت زیادی پیدا میکردند. در مجموع حدود ۵۰۰ بازی مختلف از طرف ناشران مختلف برای این کنسول عرضه شد که رقم بسیار بالایی برای نسل دوم بود. بعدها کمپانی آتاری، کنسول جدیدی با نام Atari 5200 منتشر کرد که نسخه ارتقا یافته کنسول قبلی بود. کمپانی Coleco نیز دوباره در نسل دوم، با آتاری وارد رقابت شد و کنسول ColecoVision را عرضه کرد که شامل تعداد زیادی بازی مختلف با کیفیت بالا میشد.
در ادامه، کمپانی نینتندو با عرضه کنسول Game & Watch در سال ۱۹۸۰ قدمی نو در تولید کنسولهای دستی برداشت. گیم اند واچ دارای بازیهای مخصوص به خودش بود. بازی به علاوه ساعت دیجیتال، ویژگی ساده و متحرک بودنش را ملاک قرار داد تا یک محصول موفق دیگر از نینتندو باشد. رقم فروش باورنکردنی ۴۳ میلیون واحدی که پیشرفتی همهجانبه برای نینتندو بود و بار دیگر این نام را به همراه آتاری، پیشتاز و دستنیافتنی ساخت. کنسول Game & Watch پس از سال ۱۹۸۰، به سری کنسولهایی تبدیل شد که مجموعاً ۶۰ بازی مختلف را به بازیکنان ارائه میدادند. بازیهای نامآشنایی مانند Monkey Kong و Mario Bros که از محبوبیت بالایی برخوردار بودند. اگرچه نامهای ذکر شده، محبوبترین کنسولهای بازی در نسل دوم بودند، اما تعداد زیادی از کنسولهای بازی دیگر در آن برهه زمانی منتشر شده بودند که برخی از آنها به شدت نوآورانه و قابل توجه ظاهر شدند. برای مثال، کنسولی با نام APF Imagination Machine وجود داشت که ترکیبی خلاقانه از کامپیوتر و کنسول بازی بود که هردو را به خانهها میآورد. کنسول Arcadia 2001 یکی از محصولات هشت بیتی نسل دوم بازیها بود که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد. به دلیل دارا بودن پردازده قوی، این کنسول با داشتن ۳۵ بازی با کیفیت مانند Jump Bug موفق شد تا بین محصولات خوب بازی در کشورهای اروپایی حاضر شود. در آن سالها، البته میان همه این سروصداها، کامپیوتر خانگی Apple II منتشر شد. یک کامپیوتر هشت بیتی که توانایی اجرای بازیهای روز را با کیفیت مناسب داشت و به خوبی با حال و هوای آن زمان جور بود. برخی از کنسولها، مانند Adventure Vision محصول کمپانی انتکس نیز، صفحه نمایشی متصل به خود کنسول داشتند و دیگر نیازی نبود تا آنها را به تلویزیون وصل کرد.
نسل سوم: عصر طلایی
نسل سوم بازیهای ویدیویی، زمان درخشش دوباره بازیها بود. پیشرفتهای جدی در سختافزار کنسولهای بازی شکل گرفت و همگی هماهنگتر شدند. دوران بازیهای هشت بیتی و دوران شکوه و درخشش نینتندو رسیده بود. سال ۱۹۸۳ با عرضه کنسولهای NES از طرف نینتندو و SG-1000 از طرف کمپانی تازه وارد در تالار افتخار، SEGA، نسل سوم بازیهای ویدیویی رسماً آغاز شد. استفاده از پردازندههای هشت بیتی باعث ایجاد پیشرفتهای عمده در کیفیت بازیها شد. رزولوشن بازیها افزایش یافت و با ساخت کنترلرهای جدید و اضافه شدن کلیدهای D-Pad برای حرکت بازیکن در محیطهای آزاد شیوه و سبکی نو از بازی کردن شکل گرفت. انیمیشنهای دو بعدی با کیفیت بسیار بالا، دورنمای جدیدی از آینده صنعت بازیهای ویدیویی به بازیکنان و طرفداران دادند و همه اینها، تنها مقدمهای برای آغاز یک دوران جدید بودند. همانطور که اشاره شد، بسیاری از کنسولهای نسل دوم نیز از پردازندههای هشت بیتی استفاده میکردند، اما تعاریف جدید وارد شده برای دستهبندی کنسولها در نسل سوم، باعث شده بود تا تفاوتهای عمیقی میان کنسولهای این دو نسل قائل باشیم.
کمپانی نینتندو، دوباره بدون هیچ مقدمهای جایگاه بالای خود را در دنیای بازیهای ویدیویی ثابت کرد. در ابتدا این کنسول با نام رایانه خانوادگی (Family Computer) در ژاپن منتشر شد و با فاصله زیاد به مدت دو سال رسماً در آمریکای شمالی به فروش رسید. نینتندو با قرارداد بستن با ناشران مختلف بازی، دورانی جدید در صنعت بازیهای ویدیویی را آغاز کرد و بازار داغ انتشار و ساخت بازی را گسترش بخشید. ناشران زیادی با دریافت اجازه از نینتندو، اقدام به ساخت بازیهای منحصر به فرد و تاریخی این کنسول کردند که نتیجهای موفقیتآمیز برای این محصول به همراه داشت. بازیهای طلایی و محبوبی مانند Super Mario Bros. 3 و The Legend Of Zelda تنها بخشی از طومار بلندبالای بازیهای کنسول NES نینتندو بودند. بعدها، شرکت کونامی اولین بازی Metal Gear را برای کنسول جدید نینتندو عرضه کرد که با ورود هیدئو کوجیما به عرصه بازیسازی همراه بود. بازیهای تاثیرگذار و بزرگ دیگری مانند Contra و Castlevania III نیز برای NES منتشر شدند که درنهایت به فروش ۳۰ میلیون واحدی این کنسول تا سال ۱۹۹۱ کمک کردند. بعداً کمپانی نینتندو اعلام کرد که تا سال ۲۰۰۴، این کنسول بیشتر از ۶۱ میلیون نسخه فروخته بود.
با شروع کار نینتندو، کنسول SG-1000 سگا نیز وارد کار شد اما به دلیل عدم استقبال بازیکنان و مشکلات دیگر پس از یکسال از خط تولید خارج شد. یک سال بعد، سگا ناامید نشد و دوباره با عرضه کنسول Master System وارد رقابت جدی با کنسول موفق نینتندو شد. این رقابت بزرگ درنهایت باعث شد تا هردوی این دو محصول به پرطرفدارترینهای نسل دوم بازیها تبدیل شوند. این کنسول در سال ۱۹۸۵ ابتدا در ژاپن (با نام Sega Mark III) عرضه شد و سپس با بازنگریهای جدید، و نامی جدید در اروپا و آمریکای شمالی عرضه شد. بعدها مدلی جدید از کنسول Master System با نام Master System 2 عرضه شد. از بازیهای تاریخی و تاثیرگذار این کنسول پرطرفدار میتوان به Sonic The Hedgehog اشاره کر که در سال ۱۹۹۱ منتشر شد و یکی از محبوبترینهای این کنسول بود. همچنین بازی Prince Of Persia که ابتدا در سال ۱۹۸۹ منتشر شده بود. این کنسول موفق شد تا فروشی به اندازه ۱۳ میلیون نسخه را از آن خود کند. کمپانی سگا در نسل سوم، با ارائه بازیهای با کیفیت و درجه یک، جای پای خود را میان برترین نامهای دنیای بازی ثابت کرد تا درادامه و در نسل چهارم، یک کنسول طلایی دیگر را به دنیا معرفی کند.
کمپانی آتاری دوباره در سال ۱۹۸۶ کنسول جدید Atari 7800 را منتشر کرد و پس از آن، در ۱۹۸۷ کنسول Atari XEGS را روانه بازار کرد که البته این دو نتوانستند به اندازه مستر سیستم درخشان باشند و زیر سایه کنسول نینتندو فرصت درخشیدن خود را از دست دادند. نسل سوم، البته به جز آتاری و نینتندو حاضران دیگری هم داشت. مایکروسافت یک کامپیوتر خانگی را در سال ۱۹۸۳ با نام MSX معرفی کرد و با اجرای اکثر بازیهای آن دوره، به عنوان یکی از رقبای نینتندو شناخته میشد، بازیهای زیادی از جمله Metal Gear ابتدا روی این محصول قابل بازی بودند. کنسول خلاقانه Action Max نیز یکی دیگر از حاضران نسل سوم بود که از نوارهای ویدیویی یا VHS برای اجرای بازیهایش استفاده میکرد. برخی رویدادهای مهم در نسل سوم رخ دادند که فضا را برای ایجاد یک تحول عظیم در نسل چهارم بازیها آزاد ساختند و این تازه آغاز ماجرا بود.
1 Comment
ممنونم عالی بود