اخیراً بازار عرضهی نسخه Director’s Cut عناوین مختلف پلیاستیشن ۵ داغ شده است و ما در این مقاله قصد داریم تا به انتظارات خود از این بازیها و عناوینی که دوست داریم چنین نسخههایی برای آنها منتشر شوند نگاهی بیندازیم.
نسخهی کارگردان یا همان Director’s Cut، پیشتر در مورد عناوین سینمایی به کار برده میشد که طی آن، کارگردانان طبق دیدگاه خود و بدون درنظر گرفتن بازخوردهای مدیران و سرمایهگذاران پروژه، اقدام به انتشار نسخهای از همان فیلم اما بدون حذفیات و اصلاحات میکردند. از طرفی دیگر، متاسفانه تا پیش از عرضهی بازیها هرگز نخواهیم فهمید که آیا واقعاً با عناوین Director’s Cut سونی بدون حذفیات و اصلاح از سوی کارگردانان آن منتشر خواهند شد یا خیر.
در واقع، احتمالاً این عناوین تنها حالتی Amped-Up خواهند داشت و شاید در کنار بستههای الحاقی، موارد تزئینی را در کنار بهروزرسان پلیاستیشن ۵ در خود ببینند. در حقیقت، بسیاری از شرکتها همچنان نسخههای نسل نهمی بازیهای خود را با برچسب ۶۰ دلاری و به همراه بهروزرسان نسخهی نسل نهمی رایگان عرضه میکنند و صرفاً یک بهروزرسان پلیاستیشن ۵ نمیتواند ارزش ۶۰ یا ۷۰ دلار برای بازیای که از عمر آن یک یا چند سال گذشته است را داشته باشد. از طرفی دیگر، باید بپذیریم که شرایط برای شرکت رقیب سونی نیز تغییر کرده است و با پرداخت این میزان پول، میتوانید ۶ تا ۷ ماه به تعداد فراوانی از عناوین فرست پارتی، تردپارتی و مستقل گیمپس از جمله مجموعههای Forza ،DOOM ،Dishonored ،Halo ،Gears ،Fallout به همراه عناوینی نظیر Starfield و Redfall و S.T.A.L.K.E.R. 2 و حتی Contraband، Yakuza و Back 4 Blood دسترسی داشته باشید. در مجموع، هزینهی خرید اشتراک ۷ ماهی گیمپس با مزایای فراوانش مساوی است با خرید تنها یک بازی Ghost of Tsushima Director’s Cut که حدود ۱ سال از زمان انتشارش گذر کرده است و بدون تردید این موضوع و قیاس در آینده نیز دائماً گریبانگیر سونی خواهد بود.
اما اگر از مبحث قیمتگذاری عبور کنیم، متوجه خواهیم شد که بازیهای متعددی در کتابخانهی غنی پلیاستیشن ۴ وجود دارند که احتمالاً در آینده با برچسب Director’s Cut برای کنسول پلیاستیشن ۵ منتشر خواهند شد. البته، بسیاری از این عناوین تاکنون هیچ بستهی الحاقی خاصی را در خود ندیدهاند و حتی عمرشان به بیش از چند سال میرسد و این موضوع، قیمتگذاری آنها را بیش از پیش سختتر خواهد کرد.
از طرفی دیگر، با نگاهی به نظرات هرمن هالست (Hermen Hulst) در خواهیم یافت که سونی بدون تردید نسخههای اختصاصی کارگردانان فراوانی جز Death Stranding و Ghost of Tsushima را به کنسول پلیاستیشن ۵ منتقل خواهد کرد و در ادامه بازیهایی را مرور میکنیم که منتظر عرضهی مجدد آنها برای کنسول نسل نهمی سونی هستیم؛ اما با محتویات درخور و بیشتر که ارزش تجربهی مجدد آنها را افزایش دهد.
با اینکه چندی پیش بهروزرسان نسل نهمی بازی God of War منتشر شد، اما این بهروزرسان ویژگیهای محدودی از جمله اجرا بر روی نرخ ۶۰ فریم و وضوح ۴K را به آن میافزود. از طرفی دیگر، داستان این بازی نیز بیشتر به یک فیلم سینمایی طولانی شباهت داشت و احتمال افزوده شدن بخش داستانی به آن عملاً غیر ممکن خواهد بود. اما، با توجه به ویژگیهایی که پلیاستیشن ۵ در اختیار استودیوی سانتا مانیکا قرار میدهد، امیدواریم که نسخهی اختصاصی کارگردان God of War به همراه ویژگیهای بیشتری نظیر ملموستر شدن حسی که چرخش تبر لوایتن کریتوس میدهد، ملموستر شدن ضربههایی که به دشمنان زده میشود، حس کردن قدم برداشتن باسها در مقابل کریتوس و ضرباتی که به زرهاش برخورد میکنند، از جمله مواردی است که امیدواریم در آینده و در نسخهی God of War Director’s Cut ببینیم.
البته، اگر بخواهیم شلوغ بودن برنامههای کاری استودیوی سانتا مانیکا و پروژهی ساخت God of War جدید را فاکتور بگیریم، اینها تمامی مواردی نیستند که میتوان در نسخهی پلیاستیشن ۵ این بازی جای داد و حتی افزودن جلوههای گرافیکی بیشتر و قابلیت رهگیری پرتو، میتوانند به نسخهی اختصاصی کارگردان آن اضافه شوند. در پایان، باید به این نکته اشاره شود که اگر قرار است تا این نسخه بدون هیچ محتوای اضافیای عرضه شود، طبیعی است که انتظار داریم تا به صورت رایگان در اختیار دارندگان نسخهی نسل هشتمی آن قرار بگیرد؛ کما اینکه بسیاری از شرکتهای دیگر چنین نسخههایی را به صورت رایگان در اختیار خریداران نسخهی نسل هشتمی بازیهایشان قرار میدهند.
همچنین، با توجه به سال عرضهی این بازی و تخفیف خوردن چندین و چند بارهی آن، باید قیمتی معقول برای آن درنظر گرفته شود. از طرفی دیگر، میتوان سیاستی که در قبال نسخهی ریمستر بازی Marvel’s Spider-man در نظر گرفته شد را برای این بازی نیز درنظر گرفت و در ازای دریافت مبالغ بیشتری نظیر ۱۰ تا ۲۰ دلار برای خریداران God of War 2022، این نسخه را در اختیار آنها به صورت باندل قرار داد.
به عنوان یک بازیباز، بارها بابت عرضه شدن یک بازی اکشن ماجراجویی با شکوه به نام Horizon Zero Dawn در دورانی که علاقه به تجربهی بازیهای ویدیویی دارم، خدا را شکر کردهام. این بازی در زمان عرضهاش بهقدری چشمنواز، خلاقانه و وسیع و شگفتانگیز بود که ذره ذرهی تجربهاش میخکوبمان میکرد. شخصاً، پس از شروع این بازی حدود ۱۵ ساعت بدون توقف آن را تجربه کردم تا اینکه از فرط خستگی به خواب رفتم و مطمئن باشید که اگر میتوانستم، یک ضرب آن را به انتها میرساندم. اما چند روز پیش و پس از تجربهی عنوان Ratchet & Clank: Rift Apart که از نظر گرافیکی شگفتانگیز است، بار دیگر به سراغ تجربهی Horizon Zero Dawn رفتم و بارها آرزو کردم که کاش نسخهی نسل نهمی این بازی نیز ساخته شود. در واقع، بسیار لذت بخش خواهد بود که این بازی با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه، آپگرید گرافیکی و با پشتیبانی از ویژگیهای کنترلر دوالسنس در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد.
اما به عنوان “نسخهی اختصاصی کارگردان” این بازی، سونی گزینههای مختلفی در اختیار داشت که متاسفانه بهوسیلهی چند اقدام مختلف از جمله رایگان شدن نسخهی کامل آن برای مدتی محدود و عرضهی بازی Horizon Forbidden West برای کنسولهای نسل هشتم، عملی شدن تعداد فراوانی از آنها دور از ذهن خواهند بود. در واقع، سونی میتوانست یک بستهی گسترش دهندهی بسیار کوچک که داستان نسخهی اول به دوم را ربط میداد (همان چیزی که در Assassin’s Creed Rogue دیده بودیم، اما در مقیاس بسیار کوچکتر) برای این بازی تدارک ببیند و به همراه یک درجهی سختی جدید، چالشهای مختلف، آیتمها، اسلحههای جدید و پشتیبانی از قابلیتهای کنترلر دوال سنس را به نسخهی اختصاصی کارگردان این بازی بیفزاید و آن را عرضه کند.
همچنین، این بازی نیز شرایطی مشابه با عنوان God of War دارد و میتوان در ازای دریافت مبالغ بیشتری نظیر ۱۰ تا ۲۰ دلار برای خریداران Horizon Forbidden West، این نسخه را در اختیار آنها به صورت باندل قرار داد. در انتها، خود نیز بر این باور هستم که عرضهی نسخهی اختصاصی کارگردان این بازی بسیار دور از ذهن است ولی رخ دادن آن میتواند اتفاق خوبی برای کسانی که پلیاستیشن ۵ اولین کنسول آنها است باشد. در واقع، به عنوان یک بازیباز علاقهمند به Horizon Zero Dawn، انتظار دارم که حداقل سونی کاری که با Ratchet & Clank 2016 کرد را در قبال این بازی نیز تکرار کند و به قول سردبیر نشریهی گیماسپات “بیا، سونی، رویاهایم را تحقق بخش!
بگذارید نظر خود در مورد Uncharted 4: A Thief’s End را چنین بیان کنم که عدم عرضهی بهروزرسان برای این بازی شاهکار و ثبت شده در تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی نه ظلم بلکه جرم تلقی میشود. در واقع، سونی نباید نسبت به این بازی و حفظ میراث آن دست روی دست بگذارد و تنها نظارهگر باشد، حال میخواهد این امر بهوسیلهی یک بهروزرسان عادی صورت بگیرد و یا عرضهی نسخهی اختصاصی کارگردان. در حقیقت، این بازی نه تنها یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴، سونی و ژانر اکشن ادونچر تلقی میشود، بلکه به راحتی و بدون هیچ شک و تردیدی میتوان آن را یکی از بزرگترین دستاوردهای حوزهی سرگرمی قلمداد کرد و عرضهی یک نسخهی تماماً نسل نهمی از آن میتواند مغز ما را منفجر کند. تصور کنید که با نیتن وارد غارهای تاریک با جلوههای بصری و گرافیکی از جمله رهگیری پرتو شوید، بر روی شنهای سواحل گرمسیری قدم بزنید و به ماجراجویی بپردازید. در مجموع، نسخهی نسل نهمی این بازی علاوه بر موارد فوق میتواند از ویژگیهای کنترلر دوالسنس نیز استفاده کند و اگر قرار باشد که نسخهی کارگردان این بازی یک گسترشدهندهی داستانی هرچند کوچک نیز در خود ببیند، به نوعی میتوان گفت که سونی حجت را در حق بازیبازان تمام کرده است.
البته، با علم به قرار گرفتن پسوند A Thief’s End برای بازی Uncharted 4، مطلع هستیم که نیتن در این بازی به پایان راه ماجراجوییهای خود رسیده است؛ کما اینکه پیش از این بازی نیز تصور میشد که نیتن دیگر قصد ماجراجویی ندارد اما به هر حال اتفاقاتی در این بین رخ داد که شاهد خیره شدن نیتن به قاب عکس روی دیوار خانهاش شدیم. اما از طرفی دیگر، با توجه به صحبتهای سم و سالی در انتهای این بازی و حتی زمانی که سر و کلهی شخصیت سم در بازی پیدا نبود، میتوان چنین متصور شد که راه برای ادامه دادن داستانهای Uncharted 4 همچنان باز است.
مدتی است که استودیوی هاوسمارک (Housemarque) به خانوادهی پلیاستیشن پیوسته است و قصد دارد تا در ادامهی راه بازی Returnal، دست به خلق عناوین تک نفرهی سرگرمکننده و گیمپلی محور بزند. اما جالب است بدانید که چند سال پیش این استودیو به دلیل عدم استقبال بازیبازان از عناوین آرکید، طی یک بیانیهای ناامیدانه اعلام کرده بود که “بازیهای آرکید که با خلاقیت ساخته میشوند مردهاند” و قصد دارد تا عناوین بتل رویال بسازد. به هر حال، سرمایهگذاری سونی در این شرکت باعث شد تا خوشبختانه یکی دیگر از استودیوهای خلاق به نابودی کشیده نشود و شاهد عرضهی بازی موفقی چون Returnal باشیم.
اما حالا و با به ثبات رسیدن وضعیت مالی این استودیو، چرا دوباره به سراغ عناوین شوتر کلاسیک نرویم؟ بدون شک، بازی Nex Machina را میتوان یکی از بهترین عناوین این استودیو قلمداد کرد که بر روی کنسول پلیاستیشن ۴ عملکرد بسیار خوبی داشت و اندک ایراداتش نیز به راحتی بهوسیلهی ویژگیهای کنسول پلیاستیشن ۵ قابل رفع و رجوع هستند. در واقع، نسخهی کارگردان این بازی با کاهش زمان بارگذاری و افزودن ویژگیهای گرافیکی، به راحتی میتواند جان دوبارهای به آن ببخشد و شاید جامعهی طرفداران استودیوی هاوسمارک را بیش از پیش گسترش دهد.
اگر بخواهیم چند بازی که مورد کمتوجهی و بیلطفی سونی قرار گرفتهاند را در یک فهرست قرار دهیم، بدون تردید بازی Bloodborne در صدر این فهرست قرار خواهد گرفت. در واقع، استودیوی فرامسافتور و آقای میازاکی در ساخت این بازی از جان و دلشان مایه گذاشتند اما، اتمسفر گاتیک و سبک خاص این بازی باعث شدند تا تنها بازیبازان محدودی به سمت آن جذب شوند و شاید میزان فروش آن بهقدری نبود که شرکت سونی حساب ویژهای روی آن باز کند و حتی شاهد یک بهروزرسان بسیار ناچیز برای از بین بردن قفل نرخ فریم در این بازی نبودیم. در حقیقت، اگر سری به شبکههای اجتماعی بزنید، تعداد طرفداران این بازی سر به فلک میکشند اما زمانی که آمار فروش آن نگاهی میاندازیم، اعداد روی دیگری از حقیقت را نشانمان میدهند. به هر ترتیب، این موضوع که بازی Bloodborne یکی از بهترین عناوین کنسول پلیاستیشن ۴ بوده است، غیر قابل انکار خواهد بود اما با این اوصاف، ایراداتی در این بازی وجود داشت که بهوسیلهی ویژگیهای کنسول پلیاستیشن ۵ به راحتی قابل رفع و رجوع هستند.
در واقع، یکی از ملزومات بازیهای اکشن، اجرای روان آنها است اما متاسفانه نرخ فریم این بازی بر روی کنسول پلیاستیشن ۴ روی عدد ۳۰ قفل شده بود و حتی گاهاً افت فریم نیز گریبانگیر بازیبازان میشد تا حس و حال بازی و آن طراحی هنری بینظیر تاحدودی تحت شعاع قرار بگیرند. از طرفی دیگر، به هیچ عنوان نمیتوان چنین قلمداد کرد که گرافیک بصری هیچ ارزشی در عناوین سولزبورن ندارند و حتی باعث عدم تمرکز بر روی گیمپلی آن میشوند. در واقع، آیا گرافیک بصری بازی Demon’s Souls باعث شد تا به گیمپلی آن ضربه بخورد؟ همچنین، نرخ ۳۰ فریم برای یک بازی اکشن همانند آن است که فیلم مورد علاقهتان را با وضوح ۴۸۰p تماشا کنید و شک نداشته باشید که با رفع این دو ایراد، بازیبازان جدیدی جذب این بازی خواهند شد و حتی اجرای آن روی نرخ ۶۰ فریم نیز تمامی علاقهمندان آن را مجدداً پای تجربهی آن خواهد نشاند.
به هر ترتیب، انتظار ما از سونی در قبال Bloodborne در وهلهی اول حمایت بیشتر و در وهلهی دوم انتشار نسخهی اختصاصی کارگردان آن است که شامل پشتیبانی از قابلیتهای پلیاستیشن ۵ و کنترلر آن، بهبود جلوههای بصری، اجرا بر روی نرخ ۶۰ فریم و در حالتی خوشبینانه یک بستهی گسترش دهنده خواهد بود. البته، استودیوی فرامسافتور با انتشار مجدد یک بازی به همراه بستهی الحاقی چندان بیگانه نیست و شاهد رخ دادن این موضوع در سال ۲۰۱۸ با عنوان Dark Souls: Remastered بودیم.
مواردی که احتمال عرضهی نسخهی اختصاصی کارگردان بازی The Last of Us Part II را بیش از پیش محتمل میکند، شاید از باقی عناوین ذکر شده در این مقاله به مراتب بیشتر باشند. در واقع، عرضهی بازی Standalone با نام Left Behind برای نسخهی اول این بازی، احتمال ساخت نسخهی ریمیک نسخهی اول این بازی، عمر کوتاهتر این عنوان نسبت به سایر عناوین ذکر شده در این مقاله و باز بودن راه الی و اَبی برای ماجراجوییهای بیشتر در جهان زجرآور این عنوان، همه و همه از جمله مواردی هستند که ما را به انتشار نسخهی کارگردان این بازی امیدوار میکنند.
فارغ از بحث بستهی گسترش دهنده، موارد دیگری وجود دارند که میتوانند ساختهشدن نسخهی نسل نهمی این بازی را به موضوعی هیجان انگیز تبدیل کنند. در واقع، سیستم تیراندازی و آن حس و حالی که مبارزهها با سلاحهای گرم و سرد در این بازی حتی روی کنسول پلیاستیشن ۴ به ما القا میکرد، به راحتی و با استفاده از مزایای کنسول پلیاستیشن ۵ به تجربهای نفسگیرتر مبدل خواهد شد. همچنین، استفاده از مزایای کنترلر دوالسنس در کنار ویژگیهایی نظیر رهگیری پرتو، از جمله مواردی هستند که میتوان در نسخهی اختصاصی کارگردان آن جای داد.
Helldivers را میتوان از جمله عناوینی قلمداد کرد که هرگز مورد توجه و تحسین مخاطبان و بازیبازان قرار نگرفت اما، به هیچ عنوان نمیتوان کیفیت بالای این بازی را انکار کرد. همچنین، کنسول پلیاستیشن ۵ قابلیتهای مختلفی در اختیار سازندگان این بازی قرار میدهد که به راحتی میتوان بهوسیلهی آنها روح تازهای به کالبد این بازی تیراندازی ایزومتریک دمید.
در واقع، میتوان چنین انتظار داشت که نسخهی اختصاصی کارگردان این بازی شامل مجموعهی گستردهای از اسلحهها، سیارهها و دشمنان جدید باشد و با توجه به ماهیت آن، به سادگی میتوان ویژگیهای کنترلر دوالسنس را نیز در آن پیاده کرد. از طرفی دیگر، ایراداتی در بازی وجود داشتند که متاسفانه به دلیل عدم استقبال بازیبازان و رهاسازی آن توسط سازندگانش رفع نشدند اما در این نسخهی احتمالی جدید، میتوان انتظار رفع و رجوع شدن آنها را داشت و با استفاده از ویژگیهای دیگری نظیر رهگیری پرتو و بارگذاریهای سریع، یک بازی اکشن ایزومتریک سرگرمکننده خلق کرد.
اگر یک بازی انحصاری کنسول پلیاستیشن ۴ وجود داشته باشد که بدون تردید میتوانیم ادعا کنیم که به حق خودش نرسیده است و از تمامی پتانسیلهایش استفاده نشده، بدون شک آن عنوان بازی The Order: 1886 خواهد بود. متأسفانه، توسعه دهندهی این بازی سال گذشته توسط استودیوی اُکولوس (Oculus) خریداری شد و شاید توسعهی یک نسخهی کارگردان برای آن دور از ذهن باشد اما، اگر استودیوی ردیاَتداون (Ready at Dawn) بتواند در یک نسخهی اختصاصی کارگردان تمامی اشتباهات گذشتهی خود از جمله ساختار بد خطی بازی و داستانسرایی نامناسب آن را اصلاح کرده و یک بستهی گسترشدهنده نیز برای آن منتشر کند، میتوانیم ادعا کنیم که این بازی نیز به خانوادهی عناوین موفق پلیاستیشن خواهد پیوست.
در واقع، بازی The Order: 1886 از گرافیک بسیار شاخص و چشمنوازی بهره میبرد اما مشکلات متعدد آن از جمله کمپین داستانی بسیار کوتاه و نحوهی روایت ضعیف، باعث شدند تا تمامی زرق و برقهای آن در مدتی کوتاه به دست فراموشی سپرده شود. در نتیجه و همانطور که اشاره شد، نسخهی اختصاصی کارگردان این بازی میتواند با ارتقای گرافیک آن تا حد ممکن بر روی کنسولی پلیاستیشن ۵ و افزودن ویژگیهایی نظیر رهگیری پرتو، نرخ ۶۰ فریم، اصلاح ایرادات ساختاری و افزودن یک بستهی گسترش دهندهی داستانی جان تازهای به کالبد این آیپی بخشیده و حتی راه را برای ساخت نسخهی بعدی باز کند.
در نهایت، با توجه به کتابخانهی گستردهی عناوین موفق سونی در نسل هشتم، تعداد کاندیدها برای عرضهی نسخهی Director’s Cut بیش از آن چیزی است که تصور میشود و بازیها و عناوین مختلفی میتوانستند تا در این فهرست حضور پیدا کنند