بازی Life Is Strange با بهبودهای متعدد بازگشته است، اما آیا شاهد پیشرفت کافی هستیم؟ با نقد و بررسی Life Is Strange Remastered Collection همراه باشید.
بازی Life Is Strange یکی از بهترین عناوین داستانی نسل گذشته محسوب میشود و برخلاف اکثر بازیهای داستانی در هنر هشتم، گیمپلی بسیار درگیرکنندهای هم دارد. واقعاََ گاهی اوقات حس میکنم که نسل آثار داستانی در صنعت ویدیو گیم رو به انقراض است و چقدر خوب است که هنوز هم استودیوهایی برای جلوگیری از این فاجعه وجود دارند؛ بدون شک Dontnod یکی از همین استودیوها محسوب میشود.
نسخهی اول بازی که توسط Dontnod در نسل هفتم عرضه شد، قطعاََ بهترین نسخه از این فرنچایز تا به امروز به حساب میآید. Life Is Strange آنقدر موفق بود که توانست متای 85 را کسب کند و یکی از موفقترین آثار داستانی بازهی زمانی خود یا فراتر از آن باشد. چندی پیش دو عنوان Life Is Strange و نسخهی فرعی Before The Storm این بار نه توسط Dontnod بلکه توسط Deck Nine به صورت ریمستر شده برای کنسولهای نسل نهم عرضه شدند. حال قصد داریم سطح کیفی این ریمستر را بررسی کنیم.
وقتی نسخهی کالکشن و ریمستر شدهی Life Is Strange را بررسی میکنیم یعنی تمرکز اصلی نقد باید روی نحوهی ریمسترشدن بازی باشد و تا حد امکان از تکرار مکررات پرهیز کنیم. با این حال، ممکن است بسیاری برای اولین بار این بازی زیبا را در قالب این کالکشن روی کنسول خود تجربه کنند و به همین خاطر اشاره به داستان و گیمپلی خیلی هم بیراه نخواهد بود. داستان این عنوان فضایی بسیار نوجوانانه یا به اصطلاح تینیجری دارد و یک معضل اجتماعی و در کنار آن روابط واقعی دوستانه را به صورت یک داستان بسیار دوستداشتنی روایت میکند.
داستان این بازی در یک شهر کوچک به نام Arcadia Bay روایت میشود. جایی که مکان خوبی برای کسب و کارهای نوپا به نظر میرسد و خانوادهی شخصیت اصلی ماجرا، Max، به همین دلیل مدتی است که به این شهر تجاری مهاجرت کردهاند. مدرسهی شخصیت اصلی، جایی است که اتفاقات اصلی داستان در آن رخ میدهد. مکس در آنجا بعد از سالها با کلوئی، یکی از دوستان قدیمی خود ملاقات میکند و بعد از آنکه مثل روزهای اول باهم صمیمی میشوند یک ماجراجویی جذاب و در عین حال پر از خطر را آغاز میکنند؛ ماجراجوییای که آنها را در برابر یک هیولا قرار میدهد و ممکن است به قیمت جانشان تمام شود.
روایت و شخصیتپردازی در Life Is Strange Remastered Collection فراتر از انتظارات است. بیش از هرچیز با اتمسفر و فضای شهر و مدرسه ارتباط برقرار میکنید. شخصیتپردازیها کاملا واقعی است و حتی اقدامات قهرمانانه و فیلمگونهای هم در بازی کمتر دیده میشود. این یکی زندگی واقعی بوده و قرار نیست کسی شما را نجات دهد؛ برخلاف شروع آرام و ظاهر زیبا و رنگارنگ شهر، متوجه خواهید شد که زندگی به شما رحم نمیکند و اگر در برابر ظلم و مشکلاتی که سد راهتان هستند ایستادگی نکنید، به راحتی همه چیز را از دست خواهید داد.
اگر این عنوان را در نسل هشتم تجربه نکردهاید، همین داستان فوقالعاده بازی دلیل کافیای است که آن را خریداری کنید. بعید میدانم حتی خود Dontnod هم به این زودیها بتواند یک عنوان با چنین داستان و روایت بینظیری را خلق کند.
وقتی حرف از گیمپلی بازیهای داستانمحور میشود، کمتر کسی یک گیمپلی درگیرکننده را تصور میکند. در سالهای خیلی قدیم و زمانی که عناوین Point & Click رایج بودند، آثاری وجود داشتند که ترکیب بسیار خوبی را از داستان و گیمپلی ارائه میدادند؛ اما به تدریج با عوض شدن شکل و شمایل بازیهای داستانمحور و سومشخص شدن این دسته از بازیها، گیمپلی آنها نیز به سمت شبیهسازهای پیادهروی رفت!
با این حال، بازی Life Is Strange Remastered Collection به خوبی توانسته یک گیمپلی معمایی، درگیرکننده و لذتبخش را ارائه دهد. در همان اوایل بازی انتخابهایی پیش روی شما قرار میگیرد که نقش مهمی را در ادامهی بازی ایفا میکنند. شما متوجه میشوید که گیمپلی در این بازی اصلا برای رفع تکلیف قرار نگرفته و شما باید دقت زیادی را برای حل معماها و انتخابها به کار ببرید.
مکس در بازی یک قدرت خاص دارد: برگرداندن زمان. این قابلیت کلید اصلی حل معماهای بازی است و باید بارها و بارها برای پیشبرد بازی از آن استفاده کنید. برای مثال، ممکن است بخواهید یک جعبهی مهم را بردارید، اما با یک اشتباه محتویات آن را روی زمین بریزید و آن را خراب کنید، در این زمان باید زمان را برگردانید و اشتباهتان را اصلاح کنید. ممکن است به دلیل مسیریابی اشتباه، کسی که دنبالش بودید را گم کنید، در این موقعیت زمان را برمیگردانید تا از یک مسیر دیگر شانستان را امتحان کنید. این قابلیت بسیار مهم بوده و به بهترین شکل در Life Is Strange Remastered Collection قرار داده شده است.
یکی دیگر از المانهای اصلی بازی، انتخابها است. انتخابهای شما در پیشرفت قصه تاثیراتی دارند، اما در پایان فقط یک تصمیم نهایی در لحظات آخر، پایان بازی را رقم میزند. تغییراتی که در رفتارهای دیگران بر اثر انتخابهایتان دارید بسیار واضح است و از همه مهمتر رابطهی شما با کلوئی را دچار نوسانات زیادی خواهد کرد. شاید سازندگان میتوانستند تغییرات مهمتری را در مورد انتخابها اعمال کنند؛ اما ترجیح دادهاند در نسخه ریمستر شده تنها گرافیک بازی را تغییر بدهند و به ترکیب برندهی گیمپلی دست نزنند.
اگر بگویم گیمپلی 10 الی 15 ساعتهی بازی Life is Strange در سبک خود یکی از بهترینها است، اصلاََ بیراه نگفتهام. با این حال، نسخهی Before The Storm که یک بازی فرعی محسوب میشود، اصلا چنین وضعیتی ندارد. سازندهی این بستهی الحاقی 5 ساعته Deck Nine است و این تیم از نظر کیفی نتوانسته حتی به Life Is Strange نزدیک بشود. البته نقصها بیشتر در روند گیمپلی دیده میشوند و داستان همچنان قدرت و تاثیرگذاری خود را حفظ کرده است؛ اما آنقدر گیمپلی آن تکراری، خستهکننده و بیمحتوا است که داستان خوب آن اصلاََ دیده نمیشود.
دلیل اصلی ریمستر کردن یک عنوان چیست؟ اگر قرار است باز هم یک بازی را با همان نام، داستان و گیمپلی بخریم و گرافیکش هم همان قبلی باشد، چرا باید مجدداََ 40 دلار برای آن هزینه کنیم؟ Life Is Strange Remastered Collection قیمت بسیار بالایی دارد و وقتی تفاوت گرافیکی آن با نسخه اصلی تا این حد جزئی است، این اقدام سوءاستفاده از اعتماد و علاقهی گیمرها محسوب میشود.
نمیخواهم این بازسازی را بیش از حد مورد حمله قرار بدهم و وجود نسخه ریمستر شدهی Life Is Strange را به کلی زیر سوال ببرم؛ اما Deck Nine تلاش کمی برای ارتقای گرافیک بازی انجام داده است. متاسفانه امروزه بسیاری از سازندگان کمکاری خود را به حساب نوستالژی میگذارند که واقعا مضحک است. تکسچرهای بازی در بعضی قسمتها ارتقای رزولوشن خوبی داشته و طراحی موی شخصیتها هم واقعیتر شده است، اما به جز این دو مورد، هر چه در گرافیک بازی ببینید نه تنها پیشرفت نیست، بلکه قدمی رو به عقب محسوب میشود!
Life Is Strange طراحی چهره بسیار دوستداشتنیای داشت و آن حس زندگی و تغییر حالت چهرهها به خوبی در آن دیده میشد. با این حال، Life Is Strange Remastered Collection چهرهها را دستخوش تغیراتی کرده و متاسفانه نتیجه هم چیزی شبیه به تغییر چهرهی پیتر در نسخهی بازسازی شدهی Spider-Man برای PS5 است. چهرهها در نسخهی ریمستر اصلا به دل نمینشینند و این موضوع زمانی خود را نشان میدهد که چهرهها را در دو نسخه باهم مقایسه کنید. اگر نسخهی اصلی را بازی نکردهاید و سراغ این کالکشن میروید، توصیه میکنم که چهرهی کاراکترها در نسخهی اورجینال را نبینید که بدجور ذوقتان را کور میکند.
مشکل دیگر گرافیک این کالکشن، نورپردازی عجیب آن است. نمیدانم چرا سازندگان اصرار به تاریک کردن محیطها در این نسخه را داشتهاند! محیط شاد و رنگارنگ Arcadia Bay کاملا تاریک شده و انگار که بازی همیشه در شب روایت میشود. احتمالا دلیل این کار سازندگان تطابق بیشتر محیط بازی با پیام این عنوان و نیمهی تاریک آن است؛ اما واقعا روح بازی را کشته و بیدلیل از همان ابتدا شما را افسرده میکند.
اگر فکر میکنید مشکلات گرافیکی این کالکشن در مقایسه با نسخهی اصلی در اینجا به پایان میرسد، اشتباه میکنید! رنگبندی لباسها یکی دیگر از تغییرات بیهودهی بازی بوده که به آن ضربه زده است. در کمال تعجب لباس کاراکترها در نسخهی اصلی جزئیات بیشتری دارد و در Life Is Strange Collection Remastered از جزئیات آن کاسته شده است.
با این وجود، افزودن جزئیات به محیطها، افزایش رزولوشن بازی و وضوح بیشتر تصویر نسبت به Life Is Strange کاملا مشخص است و از این نظر باید سازندگان را تحسین کرد. مورد دیگر، تغییرات گرافیکی بستهی الحاقی Before The Storm است که نسبت به نسخهی اصلی وضع بسیار بهتری دارد و ضعفهای یاد شده در آن مشاهده نمیشوند. در بستهی الحاقی مذکور شاهد کیفیت بصری خیلی خوبی هستیم و عجیب است که این موضوع در مرود Life is Strange صدق نمیکند.
موسیقی در بازی Life Is Strange آنقدر خوب بود که میتوانستید با گوش دادن به آنها آرام شوید. این موضوع در مورد نسخهی ریمستر شده نیز صدق میکند و هیچ موسیقیای دستخوش تغییر نشده است. حتی میتوانم بگویم کیفیت پخش موسیقیها بهتر شده و حالا لذت بیشتری از آن خواهید برد. صداگذاری بازی هم کیفیت فوقالعادهای دارد و اندک مشکلات بازی اصلی مثل Sound Skipping در آن دیده نمیشود.
Life is Strange Collection Remastered میتوانست وضعیت بسیار بهتری داشته باشد. اگر بازی از نظر گرافیکی بهتر ریمستر میشد و Deck Nine روی ریمستر بازی اصلی هم مثل Before The Storm وقت میگذاشت شاهد نتیجه بسیار بهتری بودیم. با این حال اگر نسخه اصلی را تجربه نکردهاید، تهیه این بازی بسیار اقدام خوبی است. اگر هم هوس تجربه دوباره آن را دارید، سراغ همان نسخه قدیمی بازی بروید، چیزی را از دست نخواهید داد.