جدیدترین انحصاری ایکس باکس، عنوانی ساده و در عین حال لذتبخش است که میتواند اوقات دلنشینی را برایتان رقم بزند. با نقد و بررسی بازی Pentiment همراه باشید.
استودیوی آبسیدین اینترتینمنت (Obsidian Entertainment) بدون شک یکی از بهترین تیم سازندۀ بازیهای نقشآفرینی است. این استودیو در ادوار مختلف، همواره محصولات باکیفیتی را روانه بازار کرده است. از Fallout New: Vegas بگیرید تا Outer Worlds، این استودیو نه تنها در ساخت محصولات باکیفیت موفق عمل میکند، بلکه از نظر کمیت نیز همواره تیم موفقی بوده است.
بازی Pentiment، جدیدترین ساخته آبسیدین، یک بازی نقشآفرینی، Point and Click و مبتنی بر انتخاب است که در قرن 16 میلادی اتفاق رخ میدهد. از ویژگیهای جالب بازی که در نگاه اول لمس میشود، گرافیک و طراحی هنری جالب آن است. این محصول که تنها توسط 13 بازیساز ساخته شده، سادهترین طراحی هنری را برای خود برگزیده است، به طوری که هر گیمری میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
در بازی Pentiment، میتوانید سرگذشت خود را بنویسید و در کتابهای تاریخی جاودانه شوید. اینبار شما نویسنده و مورخ هستید. سازندگان در بازسازی محیطهای تاریخی به خوبی عمل کردهاند و حس اروپای قبل از رنسانس، به خوبی انتقال مییابد. مشکلاتی مانند حق و حقوق اجتماعی پایین زنان، فقر، خرافات دینی و قدیس بودن کلیساها، به خوبی در داستان و طراحی محیط قابل مشاهده است. به عبارتی دیگر، داستانگویی محیطی نیز در Pentiment نقشی اساسی ایفا میکند.
شما در نقش شخصیت Andreas Maler به ماجراجویی در محله Tassing میپردازید، یک نقاش که دور دنیا سفر میکند. او در یک کلیسا مشغول به کار است و قصد دارد با کسب شرایطی مطلوب، به حل کردن پروندهای مرموز و جنایی که سایه ترسناکی روی شهر انداخته است، بپردازد. به عبارتی، شما کارآگاهی در قامت یک نقاش هستید. پی بردن به گذشته، حال و آینده شخصیت اصلی، کاملا برعهده شماست و باید با انتخابهایی که در بازی انجام میدهید، از آنها پردهبرداری کنید.
کنترل کامل شهر در اختیار راهبه و کشیشهاست، برای همین نفوذ در قشر مربوطه میتواند در حل پرونده به شما کمک کند. کلیسا یک شخص بهنام Piero را مقصر اصلی قتلها میداند، اما شخصیت شما مخالف این اتهام است.
گرافیکی که بازیکن را یاد رمانهای تصویری کلاسیک میاندازد، در هرچه بیشتر غرق شدن شما در جهان بازی تاثیرگذار است. فعالیتهای شما صرفا به انجام دادن کارهای جدی خلاصه نمیشود. از سادهترین کارهایی که میتوان در محیط بازی انجام داد، نوازش سگ و حیوانات مختلف است. به عبارتی، Pentiment نه تنها یک بازی یکنواخت نیست، بلکه یک بازی زنده و پویاست که هر لحظهاش میتواند حس جدیدی را به شما القا کند.
شما در طول روز و شب با اعضای قبیله صحبت و پازلهای مختلفی را حل میکنید؛ نتیجه این کار، رسیدن به مدارک کافی برای متهم کردن فردی در روز دادگاه است. البته مدت زمان در اختیار شما برای صحبت با مردم شهر، محدود بوده و باید بهترین خروجیها را در هر روز به دست بیاورید.
از ویژگیهای مثبت دیگر داستان، شخصیتپردازی منحصر به فرد و فوقالعاده هرکدام از NPCها است. هرکدام از شخصیتها مشکلات، دغدغه و اخلاقیات خاص خود را دارند که این موضوع میتواند در حل شدن پرونده جنایی، مفید یا مضر باشند. حرکت و جستجو در محیط بازی Pentiment، به سادهترین شکل ممکن صورت میگیرد. از آنجا که با یک زاویه دوربین دو بعدی طرف هستیم و تمام حرکات در مسیرهای مستقیم انجام میشوند، امکان گم شدن در محیط بازی وجود ندارد.
اگر بازیهای مستقل و دو بعدی زیادی تجربه نکرده باشید، عادت کردن به نحوه حرکت در بازی Pentiment کمی طول میکشد، اما وقتی آن را درک کنید، به خوبی از بازی لذت خواهید برد. نمیتوان Pentiment را یک عنوان ماجراجویی مدرن خطاب کرد، بلکه تمام ویژگیهای گیمپلی درون بازی ما را یاد عناوین ماجراجویی کلاسیک دهه 90 میلادی میاندازد. به احتمال بسیار زیاد، به دلیل حس کلاسیک بازی، گیمرهای قدیمی بهتر بتوانند با Pentiment ارتباط برقرار کرده و از آن لذت ببرند.
بازی را نمیتوان یک عنوان گیمپلیمحور خطاب کرد، چرا که همه چیز در Pentiment به اشاره، کلیک و انتخاب دیالوگ خلاصه میشود. به عبارتی، بازی نه تنها یک عنوان ماجراجویی کلاسیک است، بلکه در ژانر Interactive Storytelling قرار میگیرد. همه چیز در Pentiment با داستان آمیخته و کنترل شما بر روایت و وقایع بازی حیرتانگیز است. هر تصمیمی که میگیرید میتواند جهت روایت و وقایع را به طور کامل تغییر دهد، همین موضوع باعث میشود بیشتر و بیشتر در بازی غرق شوید.
برای آزادی عمل بالای بازی، میتوانم Pentiment را به Disco Elysium، یکی از بهترین بازیهای مستقل تاریخ، تشبیه کنم. همین آزادی عمل بالا، اصلیترین عاملی است که شما را پشت بازی نگه میدارد. نه تنها این، بلکه آزادی عمل، ارزش تکرار بازی را هم بالا میبرد. امکان ندارد در اولین تجربه خود از بازی، تمام سرنخها را پیدا کرده و به نتیجه برسید.
انتخابهای شما میتواند عواقب زیادی داشته باشند، عواقبی که گاهی میتوانند تحقیقات را به طور کامل به بیراهه ببرند. یک خط اعتماد بین شما و شخصیتهای دیگر وجود دارد که متناسب با دیالوگهای انتخابی شما، زیاد و کم میشود. این خط اعتماد خیلی استاندارد نیست. برخی مواقع مطمئن هستید که بهترین رفتار را با یک شخصیت داشتهاید، اما خط اعتماد آنها خالیتر میشود. بازی توضیح مناسب و کاملی نیز در خصوص این مکانیک ارائه نمیدهد، برای همین تا اواسط بازی دیگر از توجه کردن به آن منصرف میشوید.
در گیمپلی، Pentiment چند مینیگیم و پازل وجود دارد که از آنها لذت زیادی نبردم. سازندگان میتوانستند وقت بیشتری روی آنها صرف کنند تا اندکی به گیمپلی حس و حال جدیدی بدهند. به عبارتی، هرچند بازی تمرکز زیادی روی گیمپلی تعاملی ندارد، اما میتوانست بیشتر از اینها روی بخش مربوطه کار کند.
برای لذت بردن هرچه بیشتر از بازی، باید کاملا به زبان انگلیسی مسلط باشید، چرا که از کلمات سادهای در دیالوگهای بازی استفاده نشده است. بازی یک نقشه هم دارد که به محض دستیابی به آن، تعیین مسیر و اهداف راحتتر میشود. میتوان نقشه بازی را یکی از اصلیترین نقاط قوت بازی خطاب کرد.
متاسفانه یا خوشبختانه، بازی موسیقیهای متن زیادی در اختیار ندارد و اکثر بازی، به شنیدن صدای محیط خلاصه میشود. هرچند این موضوع ایراد بزرگی نیست، اما گاهی احساس میکنید که خلاء موسیقی در داستان، از تاثیرگذاری آن میکاهد و آسیب زیادی به روایت میزند. هنوز مشخص نیست که آیا آبسیدین تعمدا از ساخت موسیقی برای بازی دست کشیده یا نه، اما واقعیت این است که جای خالی ترانههای کلاسیک و سنتی به وضوح در تک تک نقاط بازی احساس میشود. این ایراد جایی خود را نشان میدهد که دیالوگهای بازی نیز صداگذاری نشدهاند و سکوت مطلق میتواند گاهی شما را افسرده کند.
هرچند Pentiment یک بازی نقشآفرینی است، اما سیستم سطحبندی، ذخیره آیتم و حتی شخصیسازی خاصی در بازی وجود خارجی ندارد. اصلیترین المان نقشآفرینی بازی، همان سیستم انتخاب دیالوگ است که تمام تمرکز بازی روی آن قرار دارد. بازی حدود 20 ساعت گیمپلی متنوع دارد که به دهها راه و شاخه متفاوت ختم میشود. به عبارتی، تجربه Pentiment چندین تجربه 20 ساعته است که هرکدام با دیگری فرق دارند.